جدول جو
جدول جو

معنی خودکشی

خودکشی
خود را کشتن، عمل ارادی شخص برای کشتن خود، انتحار، کنایه از کوشش بسیار در امری
تصویری از خودکشی
تصویر خودکشی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با خودکشی

خودکشی

خودکشی
خود را بوسیله ای کشتن انتحار، کار زیاد کردن کوشش بسیار کردن
خودکشی
فرهنگ لغت هوشیار

خودکشی

خودکشی
خود را به وسیله ای کشتن، انتحار، کار زیاد کردن، کوشش بسیار کردن
خودکشی
فرهنگ فارسی معین

کودکشی

کودکشی
کناسی. (فرهنگ فارسی معین). عمل کودکش. رجوع به کودکش شود
لغت نامه دهخدا