- خودپسند
- متکبر
معنی خودپسند - جستجوی لغت در جدول جو
- خودپسند
- متکبر و مغرور
- خودپسند
- کسی که کردار و رفتار و صفات خود را پسندیده و بی عیب می داند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عمل خودپسند
خودپسند بودن، تکبر، غرور
Pompousness, Pridefulness
высокомерие , высокомерие
Wichtigtuerei, Überheblichkeit
самозакоханість , пихатість
pompatyczność, pycha
自负 , 自满
arrogância, presunção
pomposità, presunzione
pomposidad, orgullo excesivo
pompeux, vanité
gewichtigheid, hoogmoed
ความหยิ่งผยอง , ความหยิ่งผยอง
kesombongan
غرورٌ , غطرسةٌ
आत्ममुग्धता , अभिमान
גַאַוְותָנוּת , יָהֳרָה
傲慢さ , 誇張
거만함 , 자만심
kendini beğenmişlik, kibirlilik
kiburi, kiburi kupita kiasi
অহঙ্কার , অহংকার
خودپسندی , خود پسندی
خداپسندانه، پسندیدۀ خداوند، به طوری که پسندیدۀ خداوند باشد
کسی که برای کسی بدی پسندد ونیکوئی نخواهد
خرسند، شادمان، خوشحال، قانع
مشکل پسند، کسی که چیزی را به سختی می پسندد، آنکه برای کسی بدی بخواهد، برای مثال در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد / مجال طعن بدبین و بدپسند مباد (حافظ - ۲۲۰)
самодовольно
selbstgefällig
самовдоволено