- خواهش
- تمنا، استدعا، التماس
معنی خواهش - جستجوی لغت در جدول جو
- خواهش
- استدعا، درخواست
- خواهش
- درخواست مؤدبانه، آرزو
- خواهش ((خا هِ))
- خواست، تضرع، التماس، میل، رغبت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مطالعه
قید تردید است یالله یا خواه... خواه. توضینح گاه (خواهی) دو بار آید (نظیر (خواه) : (هر دایره خواهی بزرگ باش و خواهی خرد)، (التفهیم) و گاه یکبار: (اگر خواهی گویی که آن عمود است که از یک سر قوس فرود آید) (التفهیم)
دختری که از پدر و مادر با شخص دیگری یکی باشد و یا تنها از پدر و یا از مادر با هم یکی باشند
جمع خامشه، آبراهه های خرد جویک ها
دختری که با شخص دیگر پدر و مادر مشترک داشته باشد، هم شیره
خواهنده، آرزومند، طالب
خواستن، پسوند متصل به واژه به معنای خواهنده مثلاً آزادی خواه، بدخواه، خودخواه، دادخواه
((خا))
فرهنگ فارسی معین
امر و ریشه خواستن، در برخی ترکیبات به معنی خواهنده آید، خیرخواه، هواخواه، در بعضی کلمات به معنی خواسته آید، دلخواه
شفاعت
خواهش کننده
خواهش درخواست، شفاعت میانجیگری
شفاعت کننده
درخواست، شفاعت، میانجی گری
خواهش کننده، شفاعت کننده، شفیع
خواهش کننده
پر آرزویی پر هوسی
پر آرزو پر هوس پر خواست
بنا بمیل توضیح ترکیب مذکور از غلطهای فاحش فارسی است و نمی تواند الف و لام داشته باشد و (خواهش) معرب هم نشده که مجوز اتصال به (ال) باشد، قس. حسب الفرمایش
پرهوس و آرزو
پرهوس، پرآرزو