- خوانندگی
- نغمه سرائی، آواز خوانی
معنی خوانندگی - جستجوی لغت در جدول جو
- خوانندگی
- شغل و عمل آواز خوان، آواز خوانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خواهش درخواست، خواستاری خواستگاری
خواستار بودن، خواهنده بودن، خواستاری
حالت خوش آمدن
بخشیدن و نثار کردن
Abasement
унижение
Erniedrigung
приниження
poniżenie
humilhação
umiliazione
humillación
humiliation
vernedering
การทำให้ต่ำต้อย
penghinaan
إذلالٌ
aşağılama
udhalilishaji
شباهت، تشابه
حالت و چگونگی راننده، راندن وسائط نقلیه و جز آن
عمل خوابانیدن
چیزی که شایسته خواندن باشد قابل قرائت: کتاب خواندنی
حالت و چگونگی داننده، دانائی، صاخب معلومات و دانش
مانند بودن، شبیه و نظیر بودن
کسی که نوشته ای را می خواند، آواز خوان، باسواد