- خواطر
- جمع خاطر، خاطره ها
معنی خواطر - جستجوی لغت در جدول جو
- خواطر ((خَ طِ))
- جمع خاطر، اندیشه ها
- خواطر
- خاطرها، ضمیرها، ذهن ها، قلب ها، یادها، اندیشه ها، نیت ها، قصدها، جمع واژۀ خاطر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دختری که از پدر و مادر با شخص دیگری یکی باشد و یا تنها از پدر و یا از مادر با هم یکی باشند
جمع خاطف، گرگان، خیره گر ها، درخشان ها، ربا ینده ها، آسیب ها جمع خاطف تیرهایی که بزمین افتد و سپس بسوی هدف رود، درخشهای چشم ربای
جمع خاصره، تهیگاه ها جمع خاصره تهیگاهها
دختری که با شخص دیگر پدر و مادر مشترک داشته باشد، هم شیره
خاطی ها، خطا کننده ها، خطاکارها، گناهکارها، جمع واژۀ خاطی
جمع ماطر، باران ها
آنچه در دل گذرد، فکر، اندیشه، ادارک، خیال
ذلیل، زبون، بدبخت
بانگ گاو، گوساله و گوسفند
ضمیر، ذهن، قلب، یاد، اندیشه، نیت، قصد
ذلیل، پست، حقیر، زبون، آسان، سهل
پسوند متصل به واژه به معنای خورنده مثلاً گوشت خوار، گیاه خوار
خوارخوار: بیهوده، عبث
پسوند متصل به واژه به معنای خورنده مثلاً گوشت خوار، گیاه خوار
خوارخوار: بیهوده، عبث
آسان، سهل، پست، زبون