فرودآمدن باز از هوا برشکار تا بگیرد آن را. خوت. منه: خاتت العقاب، کم و اندک گردانیدن مرد مال خود را. خوت. منه: خات الرجل، شکستن عهد و پیمان. خوت. (از منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب)
فرودآمدن باز از هوا برشکار تا بگیرد آن را. خوت. منه: خاتت العقاب، کم و اندک گردانیدن مرد مال خود را. خوت. منه: خات الرجل، شکستن عهد و پیمان. خوت. (از منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب)