جدول جو
جدول جو

معنی خوابین - جستجوی لغت در جدول جو

خوابین
(خَ)
نام ناحیتی است در نواحی غور: امیر محمود از بست تاختن آورد بر جانب خوابین که ناحیتی است از غور پیوسته به بست و زمین داور. (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خواتین
تصویر خواتین
خاتون ها، بانوها، بی بی ها، کدبانوها، زنان بزرگمنش، جمع خاتون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوابیدن
تصویر خوابیدن
به خواب رفتن، خفتن، کنایه از آرام شدن، آرام گرفتن، دراز کشیدن، کنایه از بستری بودن، کنایه از انباشته شدن، کنایه از متوقف یا تعطیل شدن، کنایه از راکد شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوانین
تصویر خوانین
خان ها، لقب احترام آمیز برای سران قبایل و مالکان، جمع واژۀ خان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خودبین
تصویر خودبین
کسی که فقط خود را می بیند و به دیگران توجه ندارد، مغرور، متکبر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خواقین
تصویر خواقین
خاقان ها، لقب پادشاهان چین و ترکستان، شاهنشاهان، جمع خاقان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوابیدن
تصویر خوابیدن
استراحت کردن، خسبیدن، خفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خودبین
تصویر خودبین
مغرور متکبر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوشبین
تصویر خوشبین
آنکه همیشه به همه کار با نظر خوب نگرد
فرهنگ لغت هوشیار
جماعتی از مردم کوفه که با مخالفین امام حسین (ع) ساخته و در جنگ بر خلاف آن حضرت شرکت کرده بودند پس از مرگ یزید و استعفای پسرش از کرده خود پشیمان شده توبه کردند و نام خود را توابین گذاشتند و قسم خوردند که به خونخواهی آنحضرت قیام کنند
فرهنگ لغت هوشیار
جمع خاتون، تازی از ترکی بانوان، زنان پرده نشین، زنان بزرگ، بانوان امرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خواقین
تصویر خواقین
جمع خاقان، از ریشه ترکی شاهنشاهان جمع خاقان خاقانان پادشاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوابین
تصویر نوابین
آراسته و مرتب، کامیاب و بهره مند
فرهنگ لغت هوشیار
جمع خان، از ریشه ترکی ساخته فارسی گویان سروران میران جمع خان خانان پادشاهان امیران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خدابین
تصویر خدابین
آنکه در اعمال و رفتار خود متوجه خدا باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خودبین
تصویر خودبین
مغرور، متکبر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خواتین
تصویر خواتین
((خَ))
جمع خاتون، زنان بزرگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خوابیدن
تصویر خوابیدن
((خا دَ))
به خواب رفتن، آرام گرفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خوشبین
تصویر خوشبین
اپتومیست
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خوابیدن
تصویر خوابیدن
Sleep
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خودبین
تصویر خودبین
Egotistical
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خوشبین
تصویر خوشبین
Optimistic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خوابیدن
تصویر خوابیدن
спать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خوشبین
تصویر خوشبین
оптимистичный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خودبین
تصویر خودبین
эгоистичный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خوشبین
تصویر خوشبین
optimistisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خودبین
تصویر خودبین
egoistisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خوابیدن
تصویر خوابیدن
schlafen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خوابیدن
تصویر خوابیدن
спати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خوشبین
تصویر خوشبین
оптимістичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خودبین
تصویر خودبین
егоїстичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خودبین
تصویر خودبین
egoistyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خوابیدن
تصویر خوابیدن
spać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خوشبین
تصویر خوشبین
optymistyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خوابیدن
تصویر خوابیدن
睡觉
دیکشنری فارسی به چینی