جدول جو
جدول جو

معنی خنین - جستجوی لغت در جدول جو

خنین
(خَ)
گریه در بینی. (از منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد). هو البکاء مع غنه. (مهذب الاسماء) ، خنده در بینی. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب)
لغت نامه دهخدا
خنین
گریه در بینی، خنده در بینی
تصویری از خنین
تصویر خنین
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بنین
تصویر بنین
(دخترانه)
نوعی گیاهی خوراکی که در بهار می روید (نگارش کردی: بهنین)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حنین
تصویر حنین
(پسرانه)
اشتیاق، ناله، زاری
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از طنین
تصویر طنین
(دخترانه)
انعکاس صوت، پژواک، خوش آهنگی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از خونین
تصویر خونین
خونی، دارای کشتار و خونریزی مثلاً جنگ خونین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انین
تصویر انین
آه و ناله، آه سوزناک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عنین
تصویر عنین
مردی که قادر بر جماع نباشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنین
تصویر تنین
ماهی، مار بزرگ، اژدها
تنین فلک: در علم نجوم، از صورت های فلکی نیمکرۀ شمالی به شکل اژدها که قسمتی از آن بین دب اکبر و دب اصغر قرار دارد، اژدهای فلک، کهکشان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنین
تصویر سنین
سنه ها، سالها، جمع واژۀ سنه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ظنین
تصویر ظنین
آنکه به کسی یا چیزی مظنون است، بدگمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طنین
تصویر طنین
انعکاس صدا، پژواک، خوش آهنگی، صدای ناقوس، زنگ و مانند آنکه در گوش می پیچد، صدای مگس، پشه یا زنبور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خنیس
تصویر خنیس
اوجی (گویش مازندرانی) از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
جمع سنه، سا ل ها شتان، خشکسال ها همزاد همسال، سونش، زمین چریده، تیزکردن تیغ جمع سنه در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) سالها سنون
فرهنگ لغت هوشیار
قرین و همتا و حریف و همزاد اژدها که ماری بزرگ است اژدها که ماری بزرگ است اژدها که ماری بزرگ است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خونین
تصویر خونین
خونی. یا خونین و مالین. آغشته بخون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنیا
تصویر خنیا
سرود نغمه آواز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنید
تصویر خنید
پسند، قبول، تحسین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنان
تصویر خنان
ختنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنیدن
تصویر خنیدن
پیچیدن آواز در کوه و حمام و گنبد را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنیف
تصویر خنیف
جامه بزرکی برکی، بزرک پست، شادی فراوان، شتر پر شیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خزین
تصویر خزین
اندوخته، گوشت بوی گرفته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خصین
تصویر خصین
تبرک تبر کوچک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاین
تصویر خاین
خیانت کننده، نا استوار، دغل، نادرست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خبین
تصویر خبین
سامان کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خدین
تصویر خدین
یار، دوست، صدیق، مصاحب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حنین
تصویر حنین
ناله و زاری، بانگ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چنین
تصویر چنین
بدینگونه، بدینسان، اینطور، مانند این
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنین
تصویر جنین
هر چیز پوشیده و مستور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنین
تصویر رنین
گریه و زاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنین
تصویر بنین
فرزندان پسران پسران فرزندان
فرهنگ لغت هوشیار
ظرف کره گیری از ماست، خم کوچک سفالین که دوغ در آن ریزند و جنبانند تا کره آن جدا شود انین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشین
تصویر خشین
درشت خو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنیا
تصویر خنیا
موسیقی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جنین
تصویر جنین
رویان
فرهنگ واژه فارسی سره