جدول جو
جدول جو

معنی خنفشار - جستجوی لغت در جدول جو

خنفشار
(خَ فَ)
نوعی بزرگ از اردک. (ناظم الاطباء). خشنسار. خشین سار. خشیشار. خشتنسار. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

واکنش شیمیایی بسیار سریع که ضمن آن مقادیر زیادی گاز و گرما تولید می شود، روان شدن آب، شکافته شدن، سپیده دم شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انفطار
تصویر انفطار
هشتاد و دومین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۱۹ آیه، انفطرت، شکافته شدن، شکاف خوردن، شکافتگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
پراکنده شدن، گسترده شدن چیزی، فاش شدن خبر، چاپ و توزیع کتاب، نشریه، مجله و امثال آن ها
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
پراکندگی، گسترده شدن، خبر را فاش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انقشار
تصویر انقشار
پوست انداختن کنده شدن پوست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفغار
تصویر انفغار
گشودگی لبان، شکفتن
فرهنگ لغت هوشیار
شکافتن شکافتگی آغاز رویش شکاف خوردن بر خود شکافتن کافتن کفتن، شکاف خوردگی شکافتگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفشاش
تصویر انفشاش
نشستن آماس بیرون رفتن باد سستی
فرهنگ لغت هوشیار
سپید گردیدن آخر شب، روشن شدن صبح، رسیدن بلاها از هر سو، ترکیدن بمب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشیشار
تصویر خشیشار
نوعی مرغابی بزرگ که سری سفید دارد و تنش تیره گونست و بسیاهی زند
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که همه موهای سرش سفید شده باشد سر سفید، شوره که از آن باروت سازند
فرهنگ لغت هوشیار
حشره ایست از راسته قاب بالان کوچکتر از جعل برنگ سیاه و بدبو کوز، جمع خنافس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خونفشان
تصویر خونفشان
آنچه که از آن خون چکد، خونریز سفاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنگسار
تصویر خنگسار
کسی که همه موی های سرش سفیده شده باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انفجار
تصویر انفجار
((اِ فِ))
سپیده دم شدن، روان شدن آب، ترکیدن و باز شدن سر چیزی، ترکیدن بمب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
((اِ تِ))
پراکنده شدن، شیوع یافتن، پراکندگی، شیوع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انفطار
تصویر انفطار
((اِ فِ))
شکاف خوردن، شکاف خوردگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
پراکنش، پراکنیدن، گسترش، افشاندن، چاپ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انفجار
تصویر انفجار
پکش، پکیدن، تراکش، ترکش، ترکیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انفجار
تصویر انفجار
Deflation, Detonation, Outburst
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
Dissemination, Emanation, Propagation, Publication
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از انفجار
تصویر انفجار
deflacja, detonacja, wybuch
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از انفجار
تصویر انفجار
deflação, detonação, explosão
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
disseminação, emanação, propagação, publicação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
传播 , 发散 , 出版物
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از انفجار
تصویر انفجار
膨胀 , 爆炸 , 爆发
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
Verbreitung, Ausstrahlung, Veröffentlichung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
rozpowszechnianie, emanacja, propagacja, publikacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
поширення , еманація , публікація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از انفجار
تصویر انفجار
дефляція , вибух
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از انفجار
تصویر انفجار
Deflation, Detonation, Ausbruch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
распространение , эманация , публикация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از انفجار
تصویر انفجار
дефляция , взрыв , вспышка
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از انفجار
تصویر انفجار
deflazione, detonazione, scoppio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی