خندان خندان، خنده کنان، خندان، خنده کننده، درحال خندیدن، شکفته، منبسط، خندنده، خنده ناک، خنده رو، سبک روح، ضاحک، خندناک، ضحوکبرای مثال درهم آویختیم خنداخند / من و چون من فسانه گویی چند (نظامی۴ - ۷۰۱)
خندان خندان، خنده کنان، خَندان، خنده کننده، درحال خندیدن، شِکُفتِه، مُنبَسِط، خَندَندِه، خَندِه ناک، خَندِه رو، سَبُک روح، ضاحِک، خَندناک، ضَحوکبرای مِثال درهم آویختیم خنداخند / من و چون من فسانه گویی چند (نظامی۴ - ۷۰۱)