جدول جو
جدول جو

معنی خنجاخنج - جستجوی لغت در جدول جو

خنجاخنج
(خَ خَ)
پر. مملو. (یادداشت بخط مؤلف) : کوچه ها از ازدحام خلق... خنجاخنج بود. (از تحفۀ اهل بخارا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خنداخند
تصویر خنداخند
خندان خندان، خنده کنان، خندان، خنده کننده، درحال خندیدن، شکفته، منبسط، خندنده، خنده ناک، خنده رو، سبک روح، ضاحک، خندناک، ضحوکبرای مثال درهم آویختیم خنداخند / من و چون من فسانه گویی چند (نظامی۴ - ۷۰۱)
فرهنگ فارسی عمید
(خَ خَ)
آوازی که هنگام مجامعت از بینی آدمی برمی آید. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خنداخند
تصویر خنداخند
در حال خندیدن
فرهنگ لغت هوشیار