جدول جو
جدول جو

معنی خمسین - جستجوی لغت در جدول جو

خمسین
پنجاهه، در مسیحیت، روزۀ مسیحیان که پنجاه روز است و در طول آن غذای حیوانی نمی خورند، در یهودیت، عیدی هفت هفته بعد از عید فطیر (فصح یهود) به مناسبت نزول احکام ده گانه گرفته می شود، در مسیحیت، هفتمین یکشنبه بعد از عید فصح که به یاد نزول روح القدس جشن می گیرند، عید خمسین، بنطیقسطی
تصویری از خمسین
تصویر خمسین
فرهنگ فارسی عمید
خمسین(خَ)
پنجاه. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد). در حالت نصبی و جری خمسین و در حالت رفعی خمسون است، اعتکاف پنجاه روزۀ ترسایان است که پنجاهه می نامند چنانکه چلۀ اماثل سنت و جماعت که چهل روز بود. (از شرفنامۀ منیری) :
بخمسین و بدنج و لیلهالفطر
بعیدالهیکل و صوم العذارا.
خاقانی (از شرفنامۀ منیری).
اربعین شان را ز خمسین نصاری دان مدد
طیلسان شان را ز زنار مجوسی ده نشان.
خاقانی.
- باد خمسین، نام باد جنوبی گرم که بمصروزد و از جنوب بشمال جهت وزش آن است و در هر سال بمدت پنجاه یا دو ماه است. (یادداشت بخط مؤلف).
- عید خمسین، عیدی است نصاری را پنجاه روز پس از فصح که روح القدس بر حواریون نازل شد و آن را بیونانی فنطاقسطه گویند. (یادداشت بخط مؤلف).
- ، عیدی است یهود را و آن روزی است که الواح بموسی از جانب خدای تعالی عطا شد. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
خمسین(خَ)
دهی است از دهستان منگور بخش حومه شهرستان مهاباد. دارای 138 تن سکنه. آب آن از رودخانه و چشمه است. محصول آن غلات و توتون و حبوبات می باشد. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
خمسین
پنجاه، پنجاهه پنجاه، مدت اعتکاف مسیحیان که پنجاه روز بکشد (نظیر چله مسلمانان) پنجاهه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مسین
تصویر مسین
مسی، به رنگ مس، زرد مایل به قرمز، تهیه شده از مس
فرهنگ فارسی عمید
(خُ مَ)
دهی است از دهستان ترک شهرستان ملایر. دارای 491 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت. از صنایع دستی زنان قالی بافی و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
دهی است از دهستان ندوشن بخش خضرآباد به شهرستان یزد. دارای 120 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت. صنایع دستی زنان کرباس بافی و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
پنجاه. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب)
لغت نامه دهخدا
(شَ سَ)
تثنیۀ شمس: خورشید و ماه. ماه و هور. (یادداشت مؤلف). رجوع به شمس شود
لغت نامه دهخدا
(خُ مَ)
قصبۀ مرکز بخش خمین شهرستان محلات. این قصبه سر راه شوسۀ اراک به قم از طریق دلیجان واقع است. موقعیت محلی آن در شصت هزارگزی جنوب باختری محلات و سی هزارگزی گلپایگان است و آن در جلگه قرار داردبا آب و هوای معتدل و 7038 تن سکنه که حدود 20 خانوار یهود در بین آنهاست. آب آن از قنات و در بهار از رودخانه استفاده می کنند. محصول آن غلات و چغندر قند وپنبه و انگور و بادام و زردآلو و توت است. شغل اهالی کسب و بازرگانی و کشاورزی است. ادارات در آنجا بخشداری و شهرداری و کلانتری و دادگاه و ژاندارمری و دارائی و بانک ملی و ادارۀ غله و ثبت اسناد و آمار وجود دارد و نیز دارای مدارس متوسطه و ابتدایی و شعبه پست و تلفن و تلگراف می باشد. از آنجا که قصبۀ خمین مرکز بازرگانی بخش کمره محسوب میشود دارای بازاری بحدود سیصد باب دکان است. راه شوسه از وسط آبادی عبور می کند و ادارات دولتی و چند گاراژ و رستوران و قهوه خانه بر سر راه شوسه قرار دارد. ارتباطات: این ناحیه دارای تلفن شهری و تلگراف بشهرهای گلپایگان محلات و قم و اراک است و بوسیلۀ تلفن نیز با گلپایگان و اراک ارتباط دارد. هوای خمین سرد و ارتفاع آن از سطح دریا 1800 هزار گز است. از بناها و آثار قدیمه بنای امام زاده شاهزاده ابوطالب است. مزرعۀ فتح آباد و شهرمارجزء این قصبه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
مرکّب از: مس + ین، پسوند نسبت، از مس. از جنس مس. ساخته شده از مس. (ناظم الاطباء)، مسی. مسینه. و رجوع به مسی و مسینه شود:
زر ندیدستی که بی قیمت شود
چون بینداییش با چیزی مسین.
ناصرخسرو.
ستوری مسین دید در پیکرش
یکی رخنه با کالبد درخورش.
نظامی.
، به رنگ مس. مسی رنگ
لغت نامه دهخدا
(مِ)
نام شهری به جزیره صقلیه مشرف بر تنگه ای به همین نام بین صقلیه و جنوب ایتالیا. این شهر بالغ بر 236000 تن جمعیت دارد و صنایع عمده آن تهیۀ مواد غذائی، چرم سازی و وسائل ساخته شده از چرم است. مسینا. مسینه. (از دائره المعارف کیه) ، نام تنگه ای بین جزیره صقلیه و جنوب ایتالیا ناحیۀ کالابر که بالغ بر 42هزار گز طول دارد. پهنای این تنگه از 3 تا 18هزار گز متفاوت است. این تنگه دو دریای تیرنین و یونین را که از شعبات مدیترانه هستند به هم مربوط میسازد. (از دایره المعارف کیه)
لغت نامه دهخدا
(دُ خَ)
ابواحمد بکر بن محمد بن حمدان بن غالب به این نسبت اشتهار یافته است. (انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خمسون
تصویر خمسون
پنجاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسین
تصویر مسین
منسوب به مس ساخته از مس: ظروف مسین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خمسینی
تصویر خمسینی
آنس سیکموئید
فرهنگ واژه فارسی سره