جدول جو
جدول جو

معنی خمرکی - جستجوی لغت در جدول جو

خمرکی
(خُ رَ)
منسوب است به خمرک از بلاد شاش. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ رَ)
دهی است از بخش صیدآباد شهرستان دامغان. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3) ، در زمان حاضر. عصر کنونی:
دولت تازه ملک دارد امروزین روز
دولتی کز عقب آدم و حوا نشود.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
(خُ)
منسوب است به خمر که عبارت باشد از مقنعه. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
دهی است از دهستان مانۀ بخش مانۀ شهرستان بجنورد، واقع در 47هزارگزی شمال باختری مانه و یک هزارگزی جنوب مالرو عمومی محمدآباد به دشتک. این ده در دامنۀ کوه قرار دارد و آب آن از رودخانه و محصولات آن غلات و پنبه است. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(خَ رَ)
منسوب به خر. از خر. (یادداشت بخط مؤلف) ، سخت. زفت. زمخت. سطبر. خشن. (یادداشت بخط مؤلف) ، سخت بی ادبانه. (یادداشت بخط مؤلف).
- خرکی بار کردن، سخت بسیار خوردن. (یادداشت بخط مؤلف).
- خرکی بار کرده بودن، بسیار خورده بودن. (یادداشت بخط مؤلف).
- خیار خرکی، خیار قطور و بزرگ. (یادداشت بخط مؤلف).
- شوخیهای خرکی،مزاحها و ملاعبه های درشت با زبان یا با دست. (یادداشت بخط مؤلف).
- ناز خرکی، ناز و کرشمه های بیمورد و بیجا. (یادداشت بخط مؤلف).
، منسوب به خرک. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(عَ مَ)
نام او را بصورت علی بن محمد بوفکی نیشابوری، و عمران بن علی بن محمد، و عمرکی بن علی بن محمد آورده اند. کنیۀ او ابومحمد بود و از اصحاب امام حسن عسکری (ع) به شمار می رفت. وی از محدثان قرن سوم هجری بود و ’کتاب الملاحم’ از آثار اوست. (از ریحانه الادب ج 3 ص 132). در تاریخ اسلام، محدث به عنوان فردی شناخته می شود که تلاش دارد تا سنت پیامبر اسلام را بدون هیچگونه تغییر یا تحریف، به نسل های بعدی منتقل کند. این افراد در جوامع علمی و دینی، از مقام والایی برخوردار بودند. مهم ترین ویژگی محدثان دقت در انتقال احادیث صحیح است، چرا که حفظ دقت در نقل، به ویژه در دوران هایی که دشمنان اسلام در حال تحریف آن بودند، امری ضروری بود.
لغت نامه دهخدا
(رَ)
ابوهمام الصلت بن محمد بن عبدالرحمن بن ابی المغیره البصری ثم الخارکی. وی حدیث از سفیان بن عیینه و حماد روایت کرده است و ابواسحاق یعقوب بن اسحاق القلوسی و محمد بن اسماعیل البخاری از او روایت دارند. (از معجم البلدان ج 3 ص 387) (الانساب سمعانی)
شاعری بوده است در ایام مأمون و حدود آن ایام. این ابیات از اوست:
من کل شی ٔ قضت نفسی مآربها
الا من الطعن بالبتار بالتین
لا اغرس الزهر الا فی مسرقنه
و الغرس اجود مایأتی بسرقین.
(از معجم البلدان ج 3 ص 387)
ابوالعباس احمد بن عبدالرحمن الخارکی البصری. وی از ابوبکر محمد بن احمد بن علی الاترونی القاضی حدیث روایت کرده است. (از معجم البلدان ج 3 ص 387) (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
منسوب به خمر: لون خمری، سیاهی که بسرخی زند. (از اقرب الموارد) :
نوروز درآمد ای منوچهری
با لالۀ سرخ و با گل خمری.
منوچهری (از شمس قیس رازی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خرکی
تصویر خرکی
سخت بی ادبانه، سطبر، زمخت، خشن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرکی
تصویر خرکی
((خَ رَ))
احمقانه، شوخی خرکی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
خاركي
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
Thorniness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
épineux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
spinosità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
колючесть
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
Stacheligkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
колючість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
kolczastość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
多刺性
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
espinhosidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
কণ্টকিত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
خار دار ہونا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
espinosidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
miba
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
dikenlilik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
가시투성이
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
קוֹצוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
कांटेदार होना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
berduri
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
ความมีหนาม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
stekeligheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
دیکشنری فارسی به ژاپنی