جدول جو
جدول جو

معنی خمانندگی - جستجوی لغت در جدول جو

خمانندگی
(خَ نَنْ دَ / دِ)
عمل خماندن. خم کنندگی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خوانندگی
تصویر خوانندگی
شغل و عمل آواز خوان، آواز خوانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مانندگی
تصویر مانندگی
مانند بودن، شبیه و نظیر بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خواهندگی
تصویر خواهندگی
خواستار بودن، خواهنده بودن، خواستاری
فرهنگ فارسی عمید
(خَ دَ / دِ)
عمل و حالت خمانیدن. رجوع به خمانیدن شود
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا نَنْ دَ / دِ)
سرودگویی. نغمه سرایی. آوازخوانی. تغنی. (ناظم الاطباء) ، قرائت. (یادداشت بخط مؤلف) ، صفت خواننده. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(نَنْ دَ / دِ)
مانندی. شباهت. مشابهت. مضارعت. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مانند بودن:
ندیدم من اندر جهان تاجور
بدین فر و مانندگی با پدر.
فردوسی.
مانندگی یکی است به عرضی... (دانشنامه).
ندانم که از پاکی پیکرش
چه مانندگی سازم از جوهرش.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از خواهندگی
تصویر خواهندگی
خواهش درخواست، خواستاری خواستگاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوانندگی
تصویر خوانندگی
نغمه سرائی، آواز خوانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمایندگی
تصویر نمایندگی
نماینده و وکالت از طرف کسی
فرهنگ لغت هوشیار
مانند بودن شباهت: مانندگی یکی است بعرضی... ندیدم من اندر جهان تا جور بدین فر و مانندگی با پدر. (شا. بخ 768: 3)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فشانندگی
تصویر فشانندگی
بخشیدن و نثار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشایندگی
تصویر خشایندگی
حالت خوش آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمایندگی
تصویر نمایندگی
((نُ یا نَ یَ دِ))
عامل بودن، وکالت در مجلس، آژانس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نمایندگی
تصویر نمایندگی
آژانس، وکالت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مانندگی
تصویر مانندگی
شباهت، تشابه
فرهنگ واژه فارسی سره
خنیاگری، سرودخوانی، قوالی، نغمه خوانی، نغمه گری
متضاد: مرثیه خوانی، نوحه خوانی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تشابه، تناظر، شباهت، مشابهت، همانندی
متضاد: تغایر، تفاوت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از نمایندگی
تصویر نمایندگی
Dealership
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نمایندگی
تصویر نمایندگی
concessionnaire
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نمایندگی
تصویر نمایندگی
duka la wauzaji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نمایندگی
تصویر نمایندگی
딜러십
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نمایندگی
تصویر نمایندگی
ডিলারশিপ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نمایندگی
تصویر نمایندگی
डीलरशिप
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نمایندگی
تصویر نمایندگی
Autohaus
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نمایندگی
تصویر نمایندگی
concessionario
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نمایندگی
تصویر نمایندگی
concesionario
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نمایندگی
تصویر نمایندگی
dealerschap
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نمایندگی
تصویر نمایندگی
автосалон
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نمایندگی
تصویر نمایندگی
дилерский центр
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نمایندگی
تصویر نمایندگی
dealer
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نمایندگی
تصویر نمایندگی
concessionária
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نمایندگی
تصویر نمایندگی
经销商
دیکشنری فارسی به چینی