خمار، سردرد و کسالتی که پس از برطرف شدن کیف شراب در انسان پیدا می شود، حالت بعد از مستی، آنکه به حالت خماری دچار شده باشد، مخمور، ویژگی چشمی که حالت خماری در آن نمایان باشد
خُمار، سردرد و کسالتی که پس از برطرف شدن کیف شراب در انسان پیدا می شود، حالت بعد از مستی، آنکه به حالت خماری دچار شده باشد، مخمور، ویژگی چشمی که حالت خماری در آن نمایان باشد
دهی است مرکز دهستان کیوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز، دارای 396 تن سکنه، آب آن از رود خانه محلی است. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه مالرو است. این دهکده دبستان و نمایندۀ آمار و ادارۀ مرزبانی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است مرکز دهستان کیوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز، دارای 396 تن سکنه، آب آن از رود خانه محلی است. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه مالرو است. این دهکده دبستان و نمایندۀ آمار و ادارۀ مرزبانی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
چشم مخموری که حالت خماری از آن هویدا است. (از ناظم الاطباء). خمارآلوده: کرشمه کردنی بر دل عنان زن خمارآلوده چشمی کاروان زن. نظامی. ، آنکه خمار است. (یادداشت بخط مؤلف). خمارآلود: دل عاشق به پیغامی بسازه خمارآلوده با جامی بسازه مرا کیفیت چشم تو کافی است قناعت گر به بادامی بسازه. باباطاعر عریان
چشم مخموری که حالت خماری از آن هویدا است. (از ناظم الاطباء). خمارآلوده: کرشمه کردنی بر دل عنان زن خمارآلوده چشمی کاروان زن. نظامی. ، آنکه خمار است. (یادداشت بخط مؤلف). خمارآلود: دل عاشق به پیغامی بسازه خمارآلوده با جامی بسازه مرا کیفیت چشم تو کافی است قناعت گر به بادامی بسازه. باباطاعر عریان
غبارآلوده. آلوده به غبار. گردناک. دارای غبار: مغبر. اغبر. غبراء. مقتم: شده شیرین در آن راه از بس اندوه غبارآلود چندین بیشه و کوه. نظامی. قدم گرچه غبارآلود دارم به دیدار تو دل خشنود دارم. نظامی
غبارآلوده. آلوده به غبار. گردناک. دارای غبار: مُغبر. اغبر. غبراء. مقتم: شده شیرین در آن راه از بس اندوه غبارآلود چندین بیشه و کوه. نظامی. قدم گرچه غبارآلود دارم به دیدار تو دل خشنود دارم. نظامی
دهی است جزء دهستان فشافویۀ بخش ری شهرستان تهران. دارای 275 تن سکنه. آب آن از قنات و فاضل آب رود خانه کرج. محصول آن غلات و چغندرقند و شغل اهالی زراعت و راه مالرو و از طریق قنبرآباد ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است جزء دهستان فشافویۀ بخش ری شهرستان تهران. دارای 275 تن سکنه. آب آن از قنات و فاضل آب رود خانه کرج. محصول آن غلات و چغندرقند و شغل اهالی زراعت و راه مالرو و از طریق قنبرآباد ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)