جدول جو
جدول جو

معنی خلیجم - جستجوی لغت در جدول جو

خلیجم(خَ لَ جَ)
تناور. بزرگ. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خلیج
تصویر خلیج
قسمتی از دریا که در خشکی پیش رفته باشد، شاخابه
فرهنگ فارسی عمید
(خَ جَ)
تناور. بزرگ. دراز. ترنجیده خلقت. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد). زن دراز. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خلجم
تصویر خلجم
تناور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلیج
تصویر خلیج
قسمتی از دریا که در خشکی پیش رفته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلیج
تصویر خلیج
((خَ))
بخشی از دریا که در خشکی پیش رفته باشد و سه طرف آن خشکی باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خلیج
تصویر خلیج
آبکند، کنداب، آبگیر
فرهنگ واژه فارسی سره
خور، شاخاب، شاخابه، شاخاوه
متضاد: شبه جزیره
فرهنگ واژه مترادف متضاد