معنی خلیج - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با خلیج
خلیج
- خلیج
- بخشی از دریا که در خشکی پیش رفته باشد و سه طرف آن خشکی باشد
فرهنگ فارسی معین
خلنج
- خلنج
- پارسی تازی گشته خلنگ درختی است که از آن تیرو نیزه سازند خلنج و خلنگ پارسی برابر است باابلق گرفتن اعضا و کندن بناخن
فرهنگ لغت هوشیار