جدول جو
جدول جو

معنی خفیه - جستجوی لغت در جدول جو

خفیه
پنهان، پوشیده
تصویری از خفیه
تصویر خفیه
فرهنگ لغت هوشیار
خفیه
پنهان، نهفته، با پوشیدگی، پنهانی
تصویری از خفیه
تصویر خفیه
فرهنگ فارسی عمید
خفیه
پوشیده، پنهان، در تصوف روح، خفیّ
تصویری از خفیه
تصویر خفیه
فرهنگ فارسی عمید
خفیه
((خُ یِ))
پنهان شدن، پوشیدگی
تصویری از خفیه
تصویر خفیه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اخفیه
تصویر اخفیه
جمع خفاء
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخفیه
تصویر مخفیه
نهانی پنهانی مونث مخفی: قادر توانا از تفضلات مخفیه بی منتها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفته
تصویر خفته
بالقوه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از صفیه
تصویر صفیه
(دخترانه)
مؤنث صفی، نام یکی از همسران پیامبر (ص)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از خفیف
تصویر خفیف
کوچک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حفیه
تصویر حفیه
پا برهنگی، پا سودگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خافیه
تصویر خافیه
نهان، پنهان، پوشیدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خایه
تصویر خایه
تخم، بیضه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفته
تصویر خفته
خوابیده بخواب رفته خسپیده، جمع خفتگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خطیه
تصویر خطیه
گناه، خطایا، گناه آدم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خصیه
تصویر خصیه
بیضه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خزیه
تصویر خزیه
بلا، گناه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفیق
تصویر خفیق
آواز آب، آوای باد، چرتی، دل تپان
فرهنگ لغت هوشیار
مونث خفیف: اسباب خفیفه. مونث خفی پنهان پوشیده نهفته، جمع خفایا خفیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفیف
تصویر خفیف
سبک، ضد سنگین و گران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفیر
تصویر خفیر
پناه دهنده، نگهبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفره
تصویر خفره
پیمان، پناه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفده
تصویر خفده
خم، کج، کوژ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفچه
تصویر خفچه
شوشه زر و سیم طلا و نقره گداخته که در ناوچه آهنین ریخته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفجه
تصویر خفجه
گردو سرخ رنگ دارد عوسج ولیک
فرهنگ لغت هوشیار
پیروان خلف بن عبدالصمد، گروهی که نماز را جز پشت سر رهنمود (امام) روا نمی دانستند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلیه
تصویر خلیه
زن بری از عیب، زن فارغ، کشتی بزرگ، کندو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیفه
تصویر خیفه
بیشه شیر، کارد ترس بیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خویه
تصویر خویه
کاچی خوراک زایمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفیه
تصویر سفیه
نادان و کم عقل، بیخرد
فرهنگ لغت هوشیار
مونث صفی: پاکیزه: یکرنگ زن مونث صفی، گزیده از غنیمت که پیغمبر امام یا رئیس برای خود بردارد، جمع صفایا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفیه
تصویر سفیه
نادان، بی خرد، بی حلم، بدخو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رفیه
تصویر رفیه
فراخ عیش، فراخ زندگانی، تن آسا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خایه
تصویر خایه
تخم انسان یا حیوان نر، بیضه، تخم پرندگان، برای مثال چنین گفت مر جغد را باز نر / چو بر خایه بنشست و گسترد پر (فردوسی - ۱/۱۹۳) هرچه به شکل تخم مرغ باشد، برای مثال ز زر خایۀ ریخته صدهزار / ابا هریکی گوهری شاهوار (فردوسی - ۵/۵۲۱)
خایۀ زر: گلولۀ زر، کنایه از آفتاب، خایۀ زرین، برای مثال در آن گوهرین گنج بن ناپدید / بدی خایۀ زر خدای آفرید (نظامی۵ - ۸۱۴)
خایۀ زرین: گلولۀ زر، کنایه از آفتاب، خایۀ زر، برای مثال آن خایه های زرین از سقف نیم خایه / سیماب شد چو برزد سیماب آتشین سر (خاقانی - ۱۸۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خلیه
تصویر خلیه
کندو، لانۀ زنبور عسل به شکل خانه های شش گوشۀ منظم، خانۀ زنبور عسل، شان، شانه، نخاریب النحل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خزیه
تصویر خزیه
رسوایی، بی آبرویی و شرمندگی به جهت کار، بد بدنامی
فرهنگ فارسی عمید