جدول جو
جدول جو

معنی خفدد - جستجوی لغت در جدول جو

خفدد(خُ دُ)
شب پره. خفدود. رجوع به خفدود در این لغتنامه شود، نام مرغی است غیر شب پره. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب). خفدود. رجوع به خفدود در این لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
خفدد
شب پره شبک پر شواک
تصویری از خفدد
تصویر خفدد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ دِ)
جمع واژۀ خفیدد. رجوع به خفیدد در این لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
(خَ)
ناقه ای که بچه ناقص افکند. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد). منه: ناقه خفود
لغت نامه دهخدا
(خَدَ / دِ)
خم. کج. کوژ. (ناظم الاطباء) (برهان قاطع). رجوع به خفته در این لغت نامه شود:
امروز همی ضعیف بینی
این قامت خفدۀ نزارم.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
(خُ)
شب پره. خفدد. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب). رجوع به خفدد در این لغت نامه شود، نام مرغی است غیر شب پره. (منتهی الارب). خفدد. رجوع به خفدد در این لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
(خُ دَ)
شکاف در زمین. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(خُ دَ)
نام چشمه ای است به هجر. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(خَ دَ)
نام حصنی است در کورۀ (= مخلاف) جعفر بن یمن. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(تَ عَرْ رُ)
تیز رفتن. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد). بشتاب رفتن. (یادداشت بخط مؤلف). خفدان. رجوع به خفدان در این لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از خفده
تصویر خفده
خم، کج، کوژ
فرهنگ لغت هوشیار