جدول جو
جدول جو

معنی خطان - جستجوی لغت در جدول جو

خطان(خَ)
ده کوچکی است از دهستان بلورد بخش مرکز سیرجان. واقع در 63هزارگزی خاور سعیدآباد سر راه مالرو تنگوخانه سرخ. این ده کوهستانی و با آب و هوای سردسیری است. مزارع احمدی وده و عوالی و غربائی جزء این ده است و ساکنان آن ازطایفۀ قرائی اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خزان
تصویر خزان
(دخترانه)
نام سومین فصل سال، پس از تابستان و پیش از زمستان، پاییز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ختان
تصویر ختان
ختنه، بریدن پوست یا غلاف سر آلت تناسلی مرد بنابر رسم اسلام و یهودیت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خلان
تصویر خلان
خلاندن، فروکردن چیزی باریک و نوک تیز مانند سوزن و خار در بدن یا چیز دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قطان
تصویر قطان
قاطن ها، ساکنان و مقیم های مکانی، جمع واژۀ قاطن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوان
تصویر خوان
سفره یا طبقی برای گذاشتن غذا روی آن،
کنایه از غذا، کنایه از ضیافت، مهمانی
پسوند متصل به واژه به معنای خواننده مثلاً آوازه خوان، روزنامه خوان، روضه خوان، قرآن خوان
خوان یغما: سفره ای که برای همگان می گستردند و همه بر آن می نشستند و از آن بهره می بردند، برای مثال ادیم زمین سفرۀ عام اوست / چه دشمن بر این خوان یغما چه دوست (سعدی۱ - ۳۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خمان
تصویر خمان
خماندن، خم کردن، خم دادن، کج کردن
فرهنگ فارسی عمید
چوب کجاوه پنبه فروش کسی که پنبه فروشد پنبه فروش، جمع قاطن ساکنان متوطنان: و قطان واهالی آن دیار که از میان جان عبید و موالی این دولت خانه اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیطان
تصویر خیطان
جمع خوط، شاخه ها شاخه های نازک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنان
تصویر خنان
ختنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوان
تصویر خوان
طبق، مائده، سفره خیانت کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خمان
تصویر خمان
کمان تیر اندازی مردم پست و فرومایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلان
تصویر خلان
به جای خلال:، جمع خلیل، یاران جمع خلیل دوستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خسان
تصویر خسان
فرومایگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خصان
تصویر خصان
بزرگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خران
تصویر خران
مطیع و فرمانبردار و رام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خزان
تصویر خزان
خزنده، خزیدن یعنی به آهستگی بجبیی در رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خطام
تصویر خطام
زره کمان، افسار شتر افسار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بطان
تصویر بطان
تنگ پالان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ختان
تصویر ختان
عمل ختنه کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خدان
تصویر خدان
جمع خد، دیم ها رخساره ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خطاء
تصویر خطاء
گناهی غیر عمدی، سهو اشتباه نادرست
فرهنگ لغت هوشیار
تثنیه خطا. دو خطا، طریقی است برای رسیدن بجواب مسایل حسابی بوسیله تخمین با اختیار دو مقدار در جهت اضافه ونقصان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خطال
تصویر خطال
سخت گیر تنگ گیر مردی که بر زن و فرزند سخت گیرد یولاف، سبوس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خطاف
تصویر خطاف
دزد، شیطان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خطاط
تصویر خطاط
خوش نویس و کسی که خوش می نویسد، استاد خط
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خطار
تصویر خطار
نیزه جنبان، روغن زه (زیتون)، فلاخن، شیر بیشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشان
تصویر خشان
جمع خشن، درشت ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خطاب
تصویر خطاب
در خطبه تصرف داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خزان
تصویر خزان
((خَ))
پاییز، خریف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خطام
تصویر خطام
((خِ))
افسار، مهار، زه کمان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خطاف
تصویر خطاف
((خَ طّ))
پرستو، چنگال درندگان، چنگک، جمع خطاطیف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خطاب
تصویر خطاب
((خَ طّ))
بسیار خطاب کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خطاب
تصویر خطاب
سخن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خطاط
تصویر خطاط
خوشنویس
فرهنگ واژه فارسی سره