- خصا
- خایه کشیدن خایه کشی بیخایه کردن اخته کردن خایه کشیدن
معنی خصا - جستجوی لغت در جدول جو
- خصا ((خَ))
- اخته کردن، خایه کشیدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بزرگان
جمع خصم، دشمنان در هم آویختگان
خویها، خصلتها
دروغگو، دمپایی دوز پینه دوز
درویشی نیازمندی، شکاف سوراخ، جامه کوچک
آزار، زیر جامه
شکوفه، خرما بن پر بار
اخته کردن، خایه کشیدن
دشمنی، پیکار، نزاع، جدال
جمع واژۀ خصم، دشمنان
جمع واژۀ خصم، دشمنان
خصلت ها، صفت ها، خصوصیت ها، ویژگی ها، خوها، عادت ها، جمع واژۀ خصلت
بیرون کشیدن خصیه و تخم آدمی خصی کردن اخته کردن
عیناً، نفساً، بعینه
خودش، خود شخص
خصلتها، صفتها
شایستگی ها و سزاواری ها
جمع خصیلت (خصیله) خصلتها صفات
جمع خصیصه خاصیتها اختصاصات شایستگیها سزاواریها
دورویی
خصیصه ها، ویژگی ها، جمع واژۀ خصیصه
خصلت ها، صفت ها، خصوصیت ها، ویژگی ها، خوها، عادت ها، جمع واژۀ خصلت
ویژه
تهیگی، ونگی
نادرستی
چوبدستی
سنگ ریزه ها
ویژ، برجسته، برگزیده، یگانه تک یکتا مخصوص ویژه اختصاصی مقابل عام، ممتاز اعلی، برگزیده قوم. یا خاص و عام. همه افراد افراد برگزیده و افراد عادی، امری که نسبت بامر دیگر محدودتر و کم وسعت تر باشد مانند انسان نسبت به حیوان که انسان خاص است و حیوان عام، مال متعلق بشاه مقابل خرجی. یا خاص و خرجی. مخصوص و ممتاز و متعارفی و معمول، اموال واملاک شاه و بیت المال رعایا، خالصه، قسمی پارچه تافته