- خشیب (خَ)
شمشیر بساخت نخستین که هنوز آن را سوهان و صیقل نکرده باشند. ج، خشب، خشائب، زنگ زدوده و ردی و بلایه. (از منتهی الارب) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد) (از تاج العروس). ج، خشب، خشائب، برگزیده و چیده و تراشیده از تیر و کمان در تراش نخستین. ج، خشب، خشائب، شتر ستبر و هر چیزی که خشن باشد. ج، خشب، خشائب، دراز و درشت اندام برهنه استخوان در کمال سختی. (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). ج، خشب، خشائب
