جدول جو
جدول جو

معنی خشمن - جستجوی لغت در جدول جو

خشمن
خشمگین، عصبانی، خشمناک، برآشفته، غضبناک، غضب، غضب آلود، ارغند، ارغنده، شرزه، دژ آلود، ژیان، خشمگن، آرغده، آلغده، غرمنده، ساخط، غراشیده، غضبان، غضوب
تصویری از خشمن
تصویر خشمن
فرهنگ فارسی عمید
خشمن
(خَ / خِ مِ)
غضبناک. خشمناک. خشمگین. (برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری) (آنندراج). غضبان. غضوب. آرغده. خشمین. (یادداشت بخط مؤلف) :
گاه تو خوش طبع و گهی خشمنی
سیرت این چرخ همین سیرت است.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خرمن
تصویر خرمن
(دخترانه)
توده غله درو شده، توده و مقدار انبوه از هر چیز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دشمن
تصویر دشمن
کسی که بدی و زیان کس دیگر را بخواهد و کینه از او در دل داشته باشد، بدخواه، عدو، خصم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خشمگن
تصویر خشمگن
خشمگین، عصبانی، خشمناک، برآشفته، غضبناک، غضب، غضب آلود، ارغند، ارغنده، شرزه، دژ آلود، ژیان، خشمن، آرغده، آلغده، غرمنده، ساخط، غراشیده، غضبان، غضوب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خرمن
تصویر خرمن
محصول درو شده و روی هم ریخته که هنوز نکوبیده و کاه آن را جدا نکرده اند، کنایه از تودۀ چیزی
خرمن ماه (مه): کنایه از هالۀ ماه، برای مثال آسمان گو مفروش این عظمت کاندر عشق / خرمن مه به جوی خوشۀ پروین به دو جو (حافظ - ۸۱۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خشین
تصویر خشین
خشینه، نوعی باز با چشم های سیاه و پرهای کبود در پشت، ویژگی این نوع باز مثلاً باز خشین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دشمن
تصویر دشمن
عداوت و خصومت تنازع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خامن
تصویر خامن
گمنام، بی قدر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشمگن
تصویر خشمگن
غضبناک خشمناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشان
تصویر خشان
جمع خشن، درشت ها
فرهنگ لغت هوشیار
کود گندم بود که بعد از آن پاک کنند، توده گندم و جو باشد از کاه پاک کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشین
تصویر خشین
درشت خو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرمن
تصویر خرمن
((خَ مَ))
توده هر چیز، محصول گندم یا جو یا برنج و دیگر غلات که روی هم انباشته باشند، توده غله که هنوز آن را نکوفته و جدا نکرده باشند، هاله ماه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دشمن
تصویر دشمن
((دُ مَ))
آن که بد فرد دیگری را خواهان است، عدو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خشین
تصویر خشین
((خَ))
هرچیز تیره رنگ، کبودرنگ، خشینه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دشمن
تصویر دشمن
Conspirator, Enemy, Foe
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دشمن
تصویر دشمن
conspirateur, ennemi
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دشمن
تصویر دشمن
mpangaji, adui
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از دشمن
تصویر دشمن
komplo yapan, düşman
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از دشمن
تصویر دشمن
음모자 , 적 , 적
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از دشمن
تصویر دشمن
陰謀者 , 敵
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دشمن
تصویر دشمن
מְזִימָה , אויב , אויב
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دشمن
تصویر دشمن
साजिशकर्ता , शत्रु , दुश्मन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دشمن
تصویر دشمن
konspirator, musuh
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از دشمن
تصویر دشمن
заговорщик , враг
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دشمن
تصویر دشمن
samenzweerder, vijand
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دشمن
تصویر دشمن
conspirador, enemigo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دشمن
تصویر دشمن
cospiratore, nemico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دشمن
تصویر دشمن
conspirador, inimigo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دشمن
تصویر دشمن
阴谋者 , 敌人 , 敌人
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دشمن
تصویر دشمن
spiskowiec, wróg
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دشمن
تصویر دشمن
змовник , ворог
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دشمن
تصویر دشمن
Verschwörer, Feind
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دشمن
تصویر دشمن
ผู้สมรู้ร่วมคิด , ศัตรู , ศัตรู
دیکشنری فارسی به تایلندی