جدول جو
جدول جو

معنی خشتگر - جستجوی لغت در جدول جو

خشتگر
(خِ گَ)
خشت ساز. (آنندراج). خشت زن. (ناظم الاطباء). خشت مال
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کشتگر
تصویر کشتگر
کشت کار، زارع
فرهنگ فارسی عمید
(خَ / خِ گَ)
خشمگین. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ گَ)
تشت ساز. (ناظم الاطباء). آنکه تشتها بسازد. (آنندراج). طسّاس. (منتهی الارب). و رجوع به طشتگر شود
لغت نامه دهخدا
(خَ تَ)
ولایت در زمان هخامنشیان، خشتره. خشتک. خشت کوچک. (یادداشت بخط مؤلف) :
خروش و خرشه و خشخاش و خشت و خشتر و خم
خر و خروس و خراسان و خرس و خربیواز.
(از فرهنگ اوبهی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کشتگر
تصویر کشتگر
زارع، کشتکار: (کشتگر بدر آمد تا کشته را خود بیفشاند)، (انجیل فارسی)
فرهنگ لغت هوشیار
برزگر، حارث، زراعت پیشه، فلاح
فرهنگ واژه مترادف متضاد