- خشائیدگی (خَ دَ / دِ)
خراشیدگی. دریدگی. (یادداشت بخط مؤلف)
معنی خشائیدگی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(دَ / دِ)
لغت نامه دهخدا
حالت و چگونگی شاشیده، کیفیت و حالت آنچه بر آن شاشیده باشند. رجوع به شاشیدن و شاشیده شود
(رَ تَ)
لغت نامه دهخدا
خراشیدن. دریدن. (ناظم الاطباء) ، به دندان ریش کردن. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
(خَ دَ / دِ)
لغت نامه دهخدا
خاریدگی، حک، محو، چاک، شکافتگی، پوست رفتگی و خراش و ریش و زخم کوچک. (ناظم الاطباء) : خماشه، خراشیدگی که از آن ارش معلوم و واجب نیاید. (از منتهی الارب)
(خِ دَ / دِ)
لغت نامه دهخدا
باربرداری با ظرافت، زیبا و چالاکی و لطافت. (ناظم الاطباء) : قدمه، خرامیدگی. (از منتهی الارب)
زخم سطحی، جراحت سطحی، اثر خراش