رزامیه. فرقه ای از شیعه بودند که امامت را بعد از علی (رض) ازآن محمد بن حنفیه و بعد از او ازآن پسرش عبداﷲ میدانستند و محارم را حلال شمردند. (از تعریفات جرجانی). یکی از شش فرقۀ مذهب مرجئه. (بیان الادیان). طایفه ای از غلات شیعه میباشند که به امامت محمد بن حنفیه قائل شدند و تاابومسلم رساندند و محرمات را حلال شمردند. (از انساب سمعانی). نام طایفه ای از غلات شیعه که ابومسلم خراسانی را بعد از منصور امام دانند و مقنع صاحب ماه سیام از این فرقه است. (یادداشت مؤلف). پیروان رزام، که امامت را از علی به پسرش محمد (حنفیه) و سپس پسرش ابوهاشم، و پس از آن علی بن عبداﷲ بن عباس منتقل میدانستند. (از الملل و النحل چ قاهره جزء اول ص 247). ازفرق کیسانیۀ راوندیه یعنی شیعیان آل عباس اصحاب مردی بنام رزام معتقد به کشته شدن ابومسلم و بقای ولایت او و ولایت اسلاف سرّاً و بعضی نیز از این فرقه به کشته نشدن ابومسلم و حلول روح خداوند در او عقیده داشتند و این فرقه همان بومسلمیه هستند و مبیضه نیز از میان ایشان برخاسته اند. (از خاندان نوبختی ص 256). یکی از شش فرقۀ مرجئه که بنامهای رزامیه و غیلانیه و تومنیه و صالحیه و شمریه و جهمیه معروفند. (از حاشیۀ غزالی نامه ص 70 از بیان الادیان). و رجوع به فرق ص 24 ومقالات اشعری ص 21 و 22 و تبصره ص 423 و خطط ج 4 ص 177 والملل و النحل چ قاهره ص 247 و ذیل همان صفحه شود
رزامیه. فرقه ای از شیعه بودند که امامت را بعد از علی (رض) ازآن ِ محمد بن حنفیه و بعد از او ازآن ِ پسرش عبداﷲ میدانستند و محارم را حلال شمردند. (از تعریفات جرجانی). یکی از شش فرقۀ مذهب مرجئه. (بیان الادیان). طایفه ای از غلات شیعه میباشند که به امامت محمد بن حنفیه قائل شدند و تاابومسلم رساندند و محرمات را حلال شمردند. (از انساب سمعانی). نام طایفه ای از غلات شیعه که ابومسلم خراسانی را بعد از منصور امام دانند و مقنع صاحب ماه سیام از این فرقه است. (یادداشت مؤلف). پیروان رزام، که امامت را از علی به پسرش محمد (حنفیه) و سپس پسرش ابوهاشم، و پس از آن علی بن عبداﷲ بن عباس منتقل میدانستند. (از الملل و النحل چ قاهره جزء اول ص 247). ازفِرق کیسانیۀ راوندیه یعنی شیعیان آل عباس اصحاب مردی بنام رزام معتقد به کشته شدن ابومسلم و بقای ولایت او و ولایت اسلاف سرّاً و بعضی نیز از این فرقه به کشته نشدن ابومسلم و حلول روح خداوند در او عقیده داشتند و این فرقه همان بومسلمیه هستند و مبیضه نیز از میان ایشان برخاسته اند. (از خاندان نوبختی ص 256). یکی از شش فرقۀ مرجئه که بنامهای رزامیه و غیلانیه و تومنیه و صالحیه و شمریه و جهمیه معروفند. (از حاشیۀ غزالی نامه ص 70 از بیان الادیان). و رجوع به فرق ص 24 ومقالات اشعری ص 21 و 22 و تبصره ص 423 و خطط ج 4 ص 177 والملل و النحل چ قاهره ص 247 و ذیل همان صفحه شود
دهی از دهستان شاخه و بنه بخش مرکزی شهرستان اهواز. سکنۀ آن 168 تن. آب آن از چاه. محصولات عمده آن غلات. ساکنان آنجا از طایفۀ کعبی و شادگانی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان شاخه و بنه بخش مرکزی شهرستان اهواز. سکنۀ آن 168 تن. آب آن از چاه. محصولات عمده آن غلات. ساکنان آنجا از طایفۀ کعبی و شادگانی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
نام سلسله ای از امرای عرب که بر قسمتی از عراق و نعمانیه حکومت داشتند و مشهورترین و آخرین آنان امیر سیف الدوله صدقه بن منصور بن دبیس بن علی بن مزید است که به ملک العرب شهرت داشت و در سال 501 هجری قمری در جنگی که با سلطان غیاث الدین محمد بن ملکشاه بن الب ارسلان پادشاه سلجوقی نمود کشته شد و ولایاتش ضمیمۀ قلمرو حکومت پادشاه سلجوقی گشت و ابن الخازن قصیدۀ مرثیه ای در مرگ اوگفته است. (از اخبارالدوله السلجوقیه ص 80 و 81)
نام سلسله ای از امرای عرب که بر قسمتی از عراق و نعمانیه حکومت داشتند و مشهورترین و آخرین آنان امیر سیف الدوله صدقه بن منصور بن دبیس بن علی بن مَزیَد است که به ملک العرب شهرت داشت و در سال 501 هجری قمری در جنگی که با سلطان غیاث الدین محمد بن ملکشاه بن الب ارسلان پادشاه سلجوقی نمود کشته شد و ولایاتش ضمیمۀ قلمرو حکومت پادشاه سلجوقی گشت و ابن الخازن قصیدۀ مرثیه ای در مرگ اوگفته است. (از اخبارالدوله السلجوقیه ص 80 و 81)
یکی از پرده های کرۀ چشم مهره داران است که بین دو پردۀ دیگر قرار دارد و شامل رگهای خونی و مواد رنگین است. (از فرهنگ اصطلاحات علمی). طبقۀ عروقی رنگ دانه داری است که پنج ششم خلفی کرۀچشم را می پوشاند و ادامۀ آن در جلوی چشم، عنبیه نام دارد. این طبقه بین صلبیه از خارج و شبکیه از داخل قرار دارد و مانع عبور پرتوهای نور است. (از فرهنگ پزشکی تألیف مرندی). پرده ای است عروقی که بافت اصلیش از نسج ملتحمه است و در زیر پردۀ صلبیه قرار گرفته و بنابراین دومین طبقۀ کرۀ چشم را می سازد. در طبقۀ مشیمیه عروق دموی زیاد قرار دارد که به هم پیوندشده و شبکۀ شعریۀ درهمی را تشکیل میدهند. سایر قسمتهای چشم از این عروق تغذیه می کنند... در دو سطح مشیمیه دانه های ریز سیاهرنگی موجود است و بهمین جهت چشم بمنزلۀ اطاق تاریکخانه ای می ماند. (از فرهنگ فارسی معین). پردۀ رگی که روی سطح درونی نیام جای گرفته و در همه جا کلفتی آن یکسان نمی باشد. در عقب که نازکتر است مشیمیه نامیده می شود. و این پرده که در واقع غذا دهنده چشم می باشد دارای دانه های کوچک سیاهرنگی (رنگ دانه) است که چشم را به تاریک خانه کوچکی شبیه می کند. (از بیماری های چشم و درمان آن، تألیف باستان). قسمتی است که کاملاً عروقی بوده و 13 خلفی کرۀ چشم را در فاصله بین صلبیه (در خارج) و شبکیه (در داخل) اشغال می نماید و حد قدامی آن 6 تا 7 میلیمتر تا قرنیه فاصله دارد. سطح خارجی آن قهوه ای رنگ و مجاور سطح داخلی صلبیه می باشد و از آن به آسانی مجزا می گردد و بین این دو پرده نسج سلولی بنام تیغۀ نازک قرار دارد و از آن عروق چشم از پرده ای به پردۀ دیگر عبور می نماید. سطح داخلی سیاهرنگ و مجاور شبکیه بوده ولی باآن چسبندگی ندارد و در قسمت خلفی مشیمیه سوراخی است که از آن عصب باصره می گذرد که مجاور سوراخ نظیرش درروی صلبیه می باشد و به آن چسبندگی دارد. در طرف جلو، مشیمیه با منطقۀ مژگانی یکی شده و به شکل خط مدوری است بنام دایرۀ دندانه دار که فاصله آن تا قرنیه 6 تا 7 میلیمتر است. (از کالبدشناسی انسانی ص 238). - مشیمیۀ محیط جنین، کیسه ای که اطراف جنین را در انسان و حیوانات ذی فقار فرامی گیرد. این کیسه که بنام حفرۀ آمنیوتیک نیز موسوم است، جدارش دارای دو برگه است: برگۀ داخلی دارای اصل مزودرمی است، و برگۀ خارجی دارای اصل اکتودرمی است. کیسۀ آمنیوتیک. حفرۀ آتونی
یکی از پرده های کرۀ چشم مهره داران است که بین دو پردۀ دیگر قرار دارد و شامل رگهای خونی و مواد رنگین است. (از فرهنگ اصطلاحات علمی). طبقۀ عروقی رنگ دانه داری است که پنج ششم خلفی کرۀچشم را می پوشاند و ادامۀ آن در جلوی چشم، عنبیه نام دارد. این طبقه بین صلبیه از خارج و شبکیه از داخل قرار دارد و مانع عبور پرتوهای نور است. (از فرهنگ پزشکی تألیف مرندی). پرده ای است عروقی که بافت اصلیش از نسج ملتحمه است و در زیر پردۀ صلبیه قرار گرفته و بنابراین دومین طبقۀ کرۀ چشم را می سازد. در طبقۀ مشیمیه عروق دموی زیاد قرار دارد که به هم پیوندشده و شبکۀ شعریۀ درهمی را تشکیل میدهند. سایر قسمتهای چشم از این عروق تغذیه می کنند... در دو سطح مشیمیه دانه های ریز سیاهرنگی موجود است و بهمین جهت چشم بمنزلۀ اطاق تاریکخانه ای می ماند. (از فرهنگ فارسی معین). پردۀ رگی که روی سطح درونی نیام جای گرفته و در همه جا کلفتی آن یکسان نمی باشد. در عقب که نازکتر است مشیمیه نامیده می شود. و این پرده که در واقع غذا دهنده چشم می باشد دارای دانه های کوچک سیاهرنگی (رنگ دانه) است که چشم را به تاریک خانه کوچکی شبیه می کند. (از بیماری های چشم و درمان آن، تألیف باستان). قسمتی است که کاملاً عروقی بوده و 13 خلفی کرۀ چشم را در فاصله بین صلبیه (در خارج) و شبکیه (در داخل) اشغال می نماید و حد قدامی آن 6 تا 7 میلیمتر تا قرنیه فاصله دارد. سطح خارجی آن قهوه ای رنگ و مجاور سطح داخلی صلبیه می باشد و از آن به آسانی مجزا می گردد و بین این دو پرده نسج سلولی بنام تیغۀ نازک قرار دارد و از آن عروق چشم از پرده ای به پردۀ دیگر عبور می نماید. سطح داخلی سیاهرنگ و مجاور شبکیه بوده ولی باآن چسبندگی ندارد و در قسمت خلفی مشیمیه سوراخی است که از آن عصب باصره می گذرد که مجاور سوراخ نظیرش درروی صلبیه می باشد و به آن چسبندگی دارد. در طرف جلو، مشیمیه با منطقۀ مژگانی یکی شده و به شکل خط مدوری است بنام دایرۀ دندانه دار که فاصله آن تا قرنیه 6 تا 7 میلیمتر است. (از کالبدشناسی انسانی ص 238). - مشیمیۀ محیط جنین، کیسه ای که اطراف جنین را در انسان و حیوانات ذی فقار فرامی گیرد. این کیسه که بنام حفرۀ آمنیوتیک نیز موسوم است، جدارش دارای دو برگه است: برگۀ داخلی دارای اصل مزودرمی است، و برگۀ خارجی دارای اصل اکتودرمی است. کیسۀ آمنیوتیک. حفرۀ آتونی
یا یزیدیان، پیروان شیخ شرف الدین ابوالفضائل عدی بن مسافربن اسماعیل... ابن مروان از مشایخ قرن ششم هجری هستند. او به سال 555 یا 557 یا 558 هجری قمری در حدود نودسالگی درگذشت. گویند نسبت یزیدیان به یزید بن معاویه است و گروهی گویند به یزید بن انیسه منسوب اند که از خوارج نهروان بود. گروهی دیگر کیش یزیدیه را صورت دگرگون شدۀ دین زرتشتی و لفظ یزید را از ریشه ’یز’ به معنی پرستش می دانند که ’ایزد’ و ’یزدان’ نیز از آن است. رئوس اصول عقاید یزیدیان را که از ادیان مختلف مانند زرتشتی و مسیحی و یهودی گرفته شده با توجه به دو کتاب اساسی آنان به نام ’جلوه’ و ’مصحف رش’، (= قرآن نیاه) و نامه ای که در سال 1211 هجری قمری بزرگان این فرقه به دربار عثمانی نوشته اند و کتابی که یکی از امرای یزیدیۀ سنجار تألیف کرده چنین می توان خلاصه کرد: 1- یزیدیان به هفت فرشته یا آفریدگار معتقدند و گویند خداوند نخست دری سفید و بعد پرنده ای آفرید و آنگاه پیش از خلقت زمین و آسمان آن هفت فرشته را در هفت روز هفته (از یکشنبه تا شنبه) خلق کرد بدین ترتیب: 1- عزرائیل، که همان طاوس ملک و رئیس همه فرشته هاست 2- دردائیل 3- اسرافیل 4- میکائیل 5- جبرائیل 6- شمنائیل 7- نورائیل. 2- برای طاوس مقامی والا قائلند (برخلاف بیشتر ادیان) و آن را واسطۀ آفریدگار در آفرینش جهان می دانند و خصوصیاتی بر آن قائلند که با خصوصیات شیطان مطابقت دارد و بیشتر بدین جهت به شیطان پرست ها معروف شده اند. 3- شیخ عدی بن مسافر را شخصیتی بزرگ میدانند و کرامات و معجزات بیشماری بدو نسبت می دهند و قبر او را زیارتگاه خود قرار داده اند و گویند هر یزیدی باید مقداری از خاک قبر و لباس او را همراه داشته باشد. عیدی به نام شیخ عدی یا عید کبیر دارند که به مقبرۀ شیخ می روند و سه روز روزه میگیرند و نیز در عید قربان (همان دهم ذیحجه) و در عید بزرگ عمومی اواخر شهریور بر مزار او حاضر می شوند تا گناهانشان پاک گردد. و گویند شیخ عدی نماز و روزۀ آنها را به عهده گرفته و سرانجام هم آنها را به بهشت خواهد برد. 4- به یزید ستاش و احترام می کنند که سعی شده با یزید بن معاویه تطبیق شود. و عیدی به نام عید یزید دارند که معتقدند در روز تولد یزید باید باده گساری کرد و سه روز را روزه گرفت. 5- هر یزیدی باید هنگام طلوع آفتاب رو به مشرق بایستد و آفتاب را ستایش کند. 6- با ’اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم’ سخت مخالفند. 7- طلاق زن نازا جایز ولی طلاق زن بچه دار نارواست و اگر شوهر به مسافرتی بیش از یکسال برود زنش بر او حرام است. 8- برخی از خوردنی ها را حرام می دانند مانند ماهی، کدو، کاهو و کلم. 9- به حسین بن منصور حلاج و شیخ عبدالقادر گیلانی و حسن بصری نیز اعتقاد دارند. 10- پیشوایان مذهبی آنان هفت طبقه است که هیچکس حق خروج از طبقۀ خود و ورود به طبقۀ دیگر ندارد و با طبقۀ عوام کلاً یزیدیان هشت طبقه می شوند بدین ترتیب:1- امیر شیخان 2- باباشیخ 3- شیخ 4- پیر 5- فقیر 6-سخنور (توان) 7- کوچکها 8- مرید (طبقه عوام). عده یزیدیها را در سال 1370 هجری قمری در حدود هفتاد هزار تن نوشته اند ولی تعداد آنان بیشتر بوده است. قسمت اعظم یزیدیها در موصل و در ناحیۀ شیخان سکونت دارند وشیخ بزرگ آنها در شهر سنجار است. دولت عثمانی فرقۀیزیدیه را مبتدع می شمرد و به رسمیت نمی شناخت ولی پس از تشکیل دولت عراق طبق قانون اساسی آن کشور از آزادی نسبی برخوردار شدند. رجوع به مجموعۀ نشریۀ پژوهشی و علمی دانشسرایعالی شمارۀ 1 ادبیات و علوم انسانی (مقالۀ خانم کامران مقدم) و همچنین کرد و پیوستگی تاریخی او تألیف رشید یاسمی و تاریخ یزیدیه و اصل عقیدتهم تألیف عزاوی و یزیدیها و شیطان پرستان تألیف و ترجمه جعفر غضبان شود، از فرق شیعه ای که می گفتند فرزندان امام حسین همگی در موقع اقامۀ نماز مقام امام دارند و تا یکی از ایشان باقی است چه فاجر باشد چه صالح نماز پشت سر غیر ایشان جایز نیست. (خاندان نوبختی ص 267) (از تلبیس ابلیس ص 24)
یا یزیدیان، پیروان شیخ شرف الدین ابوالفضائل عدی بن مسافربن اسماعیل... ابن مروان از مشایخ قرن ششم هجری هستند. او به سال 555 یا 557 یا 558 هجری قمری در حدود نودسالگی درگذشت. گویند نسبت یزیدیان به یزید بن معاویه است و گروهی گویند به یزید بن انیسه منسوب اند که از خوارج نهروان بود. گروهی دیگر کیش یزیدیه را صورت دگرگون شدۀ دین زرتشتی و لفظ یزید را از ریشه ’یز’ به معنی پرستش می دانند که ’ایزد’ و ’یزدان’ نیز از آن است. رئوس اصول عقاید یزیدیان را که از ادیان مختلف مانند زرتشتی و مسیحی و یهودی گرفته شده با توجه به دو کتاب اساسی آنان به نام ’جلوه’ و ’مصحف رش’، (= قرآن نیاه) و نامه ای که در سال 1211 هجری قمری بزرگان این فرقه به دربار عثمانی نوشته اند و کتابی که یکی از امرای یزیدیۀ سنجار تألیف کرده چنین می توان خلاصه کرد: 1- یزیدیان به هفت فرشته یا آفریدگار معتقدند و گویند خداوند نخست دری سفید و بعد پرنده ای آفرید و آنگاه پیش از خلقت زمین و آسمان آن هفت فرشته را در هفت روز هفته (از یکشنبه تا شنبه) خلق کرد بدین ترتیب: 1- عزرائیل، که همان طاوس ملک و رئیس همه فرشته هاست 2- دردائیل 3- اسرافیل 4- میکائیل 5- جبرائیل 6- شمنائیل 7- نورائیل. 2- برای طاوس مقامی والا قائلند (برخلاف بیشتر ادیان) و آن را واسطۀ آفریدگار در آفرینش جهان می دانند و خصوصیاتی بر آن قائلند که با خصوصیات شیطان مطابقت دارد و بیشتر بدین جهت به شیطان پرست ها معروف شده اند. 3- شیخ عدی بن مسافر را شخصیتی بزرگ میدانند و کرامات و معجزات بیشماری بدو نسبت می دهند و قبر او را زیارتگاه خود قرار داده اند و گویند هر یزیدی باید مقداری از خاک قبر و لباس او را همراه داشته باشد. عیدی به نام شیخ عدی یا عید کبیر دارند که به مقبرۀ شیخ می روند و سه روز روزه میگیرند و نیز در عید قربان (همان دهم ذیحجه) و در عید بزرگ عمومی اواخر شهریور بر مزار او حاضر می شوند تا گناهانشان پاک گردد. و گویند شیخ عدی نماز و روزۀ آنها را به عهده گرفته و سرانجام هم آنها را به بهشت خواهد برد. 4- به یزید ستاش و احترام می کنند که سعی شده با یزید بن معاویه تطبیق شود. و عیدی به نام عید یزید دارند که معتقدند در روز تولد یزید باید باده گساری کرد و سه روز را روزه گرفت. 5- هر یزیدی باید هنگام طلوع آفتاب رو به مشرق بایستد و آفتاب را ستایش کند. 6- با ’اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم’ سخت مخالفند. 7- طلاق زن نازا جایز ولی طلاق زن بچه دار نارواست و اگر شوهر به مسافرتی بیش از یکسال برود زنش بر او حرام است. 8- برخی از خوردنی ها را حرام می دانند مانند ماهی، کدو، کاهو و کلم. 9- به حسین بن منصور حلاج و شیخ عبدالقادر گیلانی و حسن بصری نیز اعتقاد دارند. 10- پیشوایان مذهبی آنان هفت طبقه است که هیچکس حق خروج از طبقۀ خود و ورود به طبقۀ دیگر ندارد و با طبقۀ عوام کلاً یزیدیان هشت طبقه می شوند بدین ترتیب:1- امیر شیخان 2- باباشیخ 3- شیخ 4- پیر 5- فقیر 6-سخنور (توان) 7- کوچکها 8- مرید (طبقه عوام). عده یزیدیها را در سال 1370 هجری قمری در حدود هفتاد هزار تن نوشته اند ولی تعداد آنان بیشتر بوده است. قسمت اعظم یزیدیها در موصل و در ناحیۀ شیخان سکونت دارند وشیخ بزرگ آنها در شهر سنجار است. دولت عثمانی فرقۀیزیدیه را مبتدع می شمرد و به رسمیت نمی شناخت ولی پس از تشکیل دولت عراق طبق قانون اساسی آن کشور از آزادی نسبی برخوردار شدند. رجوع به مجموعۀ نشریۀ پژوهشی و علمی دانشسرایعالی شمارۀ 1 ادبیات و علوم انسانی (مقالۀ خانم کامران مقدم) و همچنین کرد و پیوستگی تاریخی او تألیف رشید یاسمی و تاریخ یزیدیه و اصل عقیدتهم تألیف عزاوی و یزیدیها و شیطان پرستان تألیف و ترجمه جعفر غضبان شود، از فرق شیعه ای که می گفتند فرزندان امام حسین همگی در موقع اقامۀ نماز مقام امام دارند و تا یکی از ایشان باقی است چه فاجر باشد چه صالح نماز پشت سر غیر ایشان جایز نیست. (خاندان نوبختی ص 267) (از تلبیس ابلیس ص 24)
از فرق غلات و مشبهۀ شیعه. از اصحاب زراره بن اعین می باشند و بهمین سبب زراریه هم نامیده می شوند. این فرقه علم و قدرت و حیات و سمع و بصر را برای خدای تعالی حادث می دانستند و در باب امامت نیز از واقفه بودند. (از خاندان نوبختی تألیف عباس اقبال ص 253)
از فرق غلات و مشبهۀ شیعه. از اصحاب زراره بن اعین می باشند و بهمین سبب زراریه هم نامیده می شوند. این فرقه علم و قدرت و حیات و سمع و بصر را برای خدای تعالی حادث می دانستند و در باب امامت نیز از واقفه بودند. (از خاندان نوبختی تألیف عباس اقبال ص 253)
نام محلی بوده است بجانب شرقی بغداد و گویا همان محلتی باشد که اکنون الخضیر می گویند. بقرب مدفن امام ابوحنیفه و معروف به سوق خضیر. (از معجم البلدان). از این محلت است محمد صباغ خضیری بن طیب. (منتهی الارب)
نام محلی بوده است بجانب شرقی بغداد و گویا همان محلتی باشد که اکنون الخضیر می گویند. بقرب مدفن امام ابوحنیفه و معروف به سوق خضیر. (از معجم البلدان). از این محلت است محمد صباغ خضیری بن طیب. (منتهی الارب)
دهی است از دهستان ام الفخر بخش شادگان شهرستان خرمشهر، واقع در 20 هزارگزی شمال شادگان و دو هزارگزی باختری راه فرعی اتومبیل رو اهواز به شادکان، دشت، گرمسیر، آب از رود خانه جراحی، محصول آن خرما و غلات و برنج، شغل اهالی آنجا زراعت و تربیت نخل و حشم داری، صنایع دستی عباو حصیربافی، راه در تابستان اتومبیل رو، ساکنین از طایفۀ خنافره اند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
دهی است از دهستان ام الفخر بخش شادگان شهرستان خرمشهر، واقع در 20 هزارگزی شمال شادگان و دو هزارگزی باختری راه فرعی اتومبیل رو اهواز به شادکان، دشت، گرمسیر، آب از رود خانه جراحی، محصول آن خرما و غلات و برنج، شغل اهالی آنجا زراعت و تربیت نخل و حشم داری، صنایع دستی عباو حصیربافی، راه در تابستان اتومبیل رو، ساکنین از طایفۀ خنافره اند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
نام یکی از آئین های اسلامی است. بیشتر عجارده سیستان بدین آئینند و درباره قدر و استطاعت و خواست خدا بروش اهل سنت رفته اند و گویند: آفریدگاری جز خدا نیست و چیزی جز خواست او نباشد و استطاعت با فعل است. میمونیه را که درباره قدر و استطاعت از معتزله پیروی کنند کافر شمارند. پس از آن خازمیه با بیشتر خوارج درباره دوستی و دشمنی با مردمان اختلاف کرده اند و گفتند آن دو در پیش خدای دو صفت بیش نیست و خداوند بنده ای را دوست دارد که به او ایمان آورد اگر چه در بیشتر زندگیش کافر بوده باشد و اگر بنده ای در پایان عمر خود بکفر گراید گر چه در بیشتر عمرش مؤمن بوده باشد باز کافر است و خداوند پیوسته دوستدار دوستان و دشمن دشمنان خود میباشد. این سخن موافق گفتار اهل سنت است در موافاه جز اینکه اهل سنت خازمیه را الزام کردند بر اینکه درباره علی و طلحه و زبیر و عثمان خداوند وفای بعهد کرده و بنا به آیۀ کریمه ’لقد رضی اﷲ عن المؤمنین اذ یبایعونک تحت الشجره’ (قرآن 18/48) ، از جهت بیعتی که در زیر درخت با پیغمبر کردند خدا خشنودی خود را آشکار ساخت و آنان را به بهشت خواهد برد. زیرا اگر خشنودی خداوند از بندۀ با ایمان مردن او باشد واجب است که بیعت کنندگان زیر درخت با پیغمبر نیز چنین باشند و علی و طلحه و زبیر از ایشانند و اما عثمان در آن روز بیعت اسیر بود و پیغمبر از سوی وی بیعت کرد و دست خود را بجای دست او گذارد و بنابراین بطلان گفتار کسانی که این چهار تن را کافر شمارند روشن است. (از ترجمه الفرق بین الفرق ص 88 و 89). صاحب بیان الادیان اینان را از اصحاب شعیب بن خازم می داند. (بیان الادیان ص 49). در مختصرالفرق س 80 اینان را حازمیه و شهرستانی در ج 1ص 206 چ احمد فهمی جازمیه از اصحاب جازم بن علی می داند. در تعریفات جرجانی: جازمیه اصحاب جازم بن عاصم اند که با شعیبیه همداستان شدند. (حاشیۀ ترجمه فارسی الفرق بین الفرق ص 88). رجوع به جازمیه و حازمیه شود
نام یکی از آئین های اسلامی است. بیشتر عجارده سیستان بدین آئینند و درباره قدر و استطاعت و خواست خدا بروش اهل سنت رفته اند و گویند: آفریدگاری جز خدا نیست و چیزی جز خواست او نباشد و استطاعت با فعل است. میمونیه را که درباره قدر و استطاعت از معتزله پیروی کنند کافر شمارند. پس از آن خازمیه با بیشتر خوارج درباره دوستی و دشمنی با مردمان اختلاف کرده اند و گفتند آن دو در پیش خدای دو صفت بیش نیست و خداوند بنده ای را دوست دارد که به او ایمان آورد اگر چه در بیشتر زندگیش کافر بوده باشد و اگر بنده ای در پایان عمر خود بکفر گراید گر چه در بیشتر عمرش مؤمن بوده باشد باز کافر است و خداوند پیوسته دوستدار دوستان و دشمن دشمنان خود میباشد. این سخن موافق گفتار اهل سنت است در موافاه جز اینکه اهل سنت خازمیه را الزام کردند بر اینکه درباره علی و طلحه و زبیر و عثمان خداوند وفای بعهد کرده و بنا به آیۀ کریمه ’لقد رضی اﷲ عن المؤمنین اذ یبایعونک تحت الشجره’ (قرآن 18/48) ، از جهت بیعتی که در زیر درخت با پیغمبر کردند خدا خشنودی خود را آشکار ساخت و آنان را به بهشت خواهد برد. زیرا اگر خشنودی خداوند از بندۀ با ایمان مردن او باشد واجب است که بیعت کنندگان زیر درخت با پیغمبر نیز چنین باشند و علی و طلحه و زبیر از ایشانند و اما عثمان در آن روز بیعت اسیر بود و پیغمبر از سوی وی بیعت کرد و دست خود را بجای دست او گذارد و بنابراین بطلان گفتار کسانی که این چهار تن را کافر شمارند روشن است. (از ترجمه الفرق بین الفرق ص 88 و 89). صاحب بیان الادیان اینان را از اصحاب شعیب بن خازم می داند. (بیان الادیان ص 49). در مختصرالفرق س 80 اینان را حازمیه و شهرستانی در ج 1ص 206 چ احمد فهمی جازمیه از اصحاب جازم بن علی می داند. در تعریفات جرجانی: جازمیه اصحاب جازم بن عاصم اند که با شعیبیه همداستان شدند. (حاشیۀ ترجمه فارسی الفرق بین الفرق ص 88). رجوع به جازمیه و حازمیه شود
یکی از فرق هشتگانه غلات که اصحاب بزیغبن یونس بودند. (از کتاب بیان الادیان ص 36). از فرق غلاه و از فروع خطابیه، اصحاب بزیغبن موسی الحائک که بزیغ را رسول ابوالخطاب محمد می پنداشتندو امام جعفر صادق را خدا می دانستند و میگفتند که آن حضرت در اختیار صورت فعلی بمردم تشبه کرده و معتقد بودند که در میان ایشان مردمانی وجود دارند که از جبرائیل و میکائیل و حضرت رسول افضلند و میگفتند که هیچکس از ایشان نمی میرد. (از کتاب خاندان نوبختی عباس اقبال ص 251). و رجوع به مقالات اشعری و ملل و نحل شهرستانی و خطط ابن حزم و رجال ابوعلی، و بزیعیه شود، ژولیده ساختن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به ژولیده و ترکیبات مصدری آن شود
یکی از فرق هشتگانه غُلات که اصحاب بزیغبن یونس بودند. (از کتاب بیان الادیان ص 36). از فرق غُلاه و از فروع خطابیه، اصحاب بزیغبن موسی الحائک که بزیغ را رسول ابوالخطاب محمد می پنداشتندو امام جعفر صادق را خدا می دانستند و میگفتند که آن حضرت در اختیار صورت فعلی بمردم تشبه کرده و معتقد بودند که در میان ایشان مردمانی وجود دارند که از جبرائیل و میکائیل و حضرت رسول افضلند و میگفتند که هیچکس از ایشان نمی میرد. (از کتاب خاندان نوبختی عباس اقبال ص 251). و رجوع به مقالات اشعری و ملل و نحل شهرستانی و خطط ابن حزم و رجال ابوعلی، و بزیعیه شود، ژولیده ساختن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به ژولیده و ترکیبات مصدری آن شود
وی از بنی عامر و پدر ام المؤمنین زینب زوجه رسول خدا صلوات الله علیه بوده است. (یادداشت بخط مؤلف) ابن حازم. نام یکی از عربان است که بزمان رشید بدور شهر مراغه دیواری کشید. (یادداشت بخط مؤلف) ابن مالک. از ملوک عرب بنی لحمه بود و او را ’ابرص’ و ’رضاح’ نیز گویند. (حبیب السیر چ 1 ص 89) ابن مدرکه بن الیاس بن مضر. از اجداد پیغامبرعلیه السلام (مجمل التواریخ و القصص چ بهار ص 152) ابن حکیم. نام همسفر حضرت رسول است به شام. (حبیب السیر چ 1 ص 105)
وی از بنی عامر و پدر ام المؤمنین زینب زوجه رسول خدا صلوات الله علیه بوده است. (یادداشت بخط مؤلف) ابن حازم. نام یکی از عربان است که بزمان رشید بدور شهر مراغه دیواری کشید. (یادداشت بخط مؤلف) ابن مالک. از ملوک عرب بنی لحمه بود و او را ’ابرص’ و ’رضاح’ نیز گویند. (حبیب السیر چ 1 ص 89) ابن مدرکه بن الیاس بن مضر. از اجداد پیغامبرعلیه السلام (مجمل التواریخ و القصص چ بهار ص 152) ابن حکیم. نام همسفر حضرت رسول است به شام. (حبیب السیر چ 1 ص 105)
نام یکی از شعب فرقۀ زیدیه است که منسوب اند به نعیم بن یمان، اینان عثمان و مخالفین علی بن ابی طالب را کافر می دانند و علی را بعد از پیغمبر افضل ناس می شناسند، اما مردم را در ترک بیعت علی گناهکار نمی نامند بلکه خطاکار می دانند. (از ریحانه الادب ج 3 ص 222)
نام یکی از شعب فرقۀ زیدیه است که منسوب اند به نعیم بن یمان، اینان عثمان و مخالفین علی بن ابی طالب را کافر می دانند و علی را بعد از پیغمبر افضل ناس می شناسند، اما مردم را در ترک بیعت علی گناهکار نمی نامند بلکه خطاکار می دانند. (از ریحانه الادب ج 3 ص 222)
سیا پردک پرده ایست عروقی که بافت اصلیش از نسج ملتحمه است و در زیر پرده صلیبه قرار گرفته و بنابراین دومین طبقه کره چشم را میسازد در طبقه مشیمیه عروق دموی زیاد قرار دارد که بهم پیوند شده و شبکه شعریه درهمی را تشکیل میدهند. سایر قسمتهای چشم از این عروق تغذیه میکنند و آن ضمنا موجب حفظ حرارت چشم نیز میشود. در دو سطح مشیمیه دانه های ریز سیاه رنگی موجود است. بهمین جهت چشم بمنزله اطاق تاریکی میماند. در اشخاص آلبینوس مشیمیه فاقد دانه های ریز سیاه رنگ است و بنابراین صورتی رنگ میباشد. بهمین جهت تصویر اشیا در چشم آنها وضع نیست پرده مشیمیه مشیمیه چشم. یا مشیمیه چشم. مشیمیه. یا مشیمیه خارجی جنین. کیسه ای که از خارج مشیمیه محیط جنین را فرا گرفته است. یامشیمیه محیط جنین. کیسه ای که اطراف جنین را در انسان و حیوانات ذی فقار فرا میگیرد. این کیسه که بنام حفره آمنیوتیک نیز موسوم است جدارش دارای دو برگه است: برگه داخلی دارای اصل مزودرمی است و برگه خارجی دارای اصل اکتودرمی است کیسه آمنیوتیک حفره آتونی
سیا پردک پرده ایست عروقی که بافت اصلیش از نسج ملتحمه است و در زیر پرده صلیبه قرار گرفته و بنابراین دومین طبقه کره چشم را میسازد در طبقه مشیمیه عروق دموی زیاد قرار دارد که بهم پیوند شده و شبکه شعریه درهمی را تشکیل میدهند. سایر قسمتهای چشم از این عروق تغذیه میکنند و آن ضمنا موجب حفظ حرارت چشم نیز میشود. در دو سطح مشیمیه دانه های ریز سیاه رنگی موجود است. بهمین جهت چشم بمنزله اطاق تاریکی میماند. در اشخاص آلبینوس مشیمیه فاقد دانه های ریز سیاه رنگ است و بنابراین صورتی رنگ میباشد. بهمین جهت تصویر اشیا در چشم آنها وضع نیست پرده مشیمیه مشیمیه چشم. یا مشیمیه چشم. مشیمیه. یا مشیمیه خارجی جنین. کیسه ای که از خارج مشیمیه محیط جنین را فرا گرفته است. یامشیمیه محیط جنین. کیسه ای که اطراف جنین را در انسان و حیوانات ذی فقار فرا میگیرد. این کیسه که بنام حفره آمنیوتیک نیز موسوم است جدارش دارای دو برگه است: برگه داخلی دارای اصل مزودرمی است و برگه خارجی دارای اصل اکتودرمی است کیسه آمنیوتیک حفره آتونی
پرده ای است عروقی که بافت اصلی اش از نسج ملتحمه است و در زیر پرده صلبیه قرار گرفته که دومین طبقه کره چشم را می سازد و شامل رگ های خونی و مواد رنگین است
پرده ای است عروقی که بافت اصلی اش از نسج ملتحمه است و در زیر پرده صلبیه قرار گرفته که دومین طبقه کره چشم را می سازد و شامل رگ های خونی و مواد رنگین است