- خریطه
- هنبان انبان بیله پیله توبره بیرو کیسه چرمین یا پوستین، صندوقی که از پوست و غیر آن سازند، نقشه جغرافیا، جمع خرائط (خرایط)
معنی خریطه - جستجوی لغت در جدول جو
- خریطه
- کیسۀ از چرمی یا پارچه ای، کیف، نقشۀ جغرافیایی
![تصویری از خریطه](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/2/6/3/amd-0026308.jpg)
- خریطه ((خَ طِ))
- کیسه ای که از چرم یا پوست درست کنند، نقشه جغرافیا، جمع خرائط
![تصویری از خریطه](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/1/3/3/mon-0013381.jpg)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
![تصویری از شریطه](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/1/9/9/mon-0019909.jpg)
((شَ طَ یا طِ))
فرهنگ فارسی معین
شرط و پیمان، جمع شرایط (شرائط)، دعا یا نفرینی که شاعر در اواخر قصیده به صورت «تا فلان باشد فلان باد» می آورد، تأبید
![تصویری از شریطه](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/0/1/5/amd-0001575.jpg)
شرط، پیمان، در علوم ادبی عبارتی که شاعر همراه دعا یا نفرین در پایان قصیده می آورد، پایان کار