حماقت. سفاهت. (از ناظم الاطباء). بلادت یا نادانی. جهالت. (یادداشت بخط مؤلف) : به دین از خری دور باش و بدان که بی دینی ای پور بی شک خریست. ناصرخسرو. شیر خدای را چو مخالف شودکسی هرگز مکن مگر به خری هیچ تهمتش. ناصرخسرو. ای امت بدبخت بدین زرق فروشان جز کز خری و جهل چنین فتنه چرایید. ناصرخسرو. تو دست چپ در این معنی ز دست راست نشناسی کنون با این خری خواهی که اسرار خدا یابی. سنائی. گاو را بفروخت حالی خر خرید گاویش بود و خری بر سر خرید. عطار. همچو فرعونی مرصع کرده ریش برتر از عیسی پریده از خریش. مولوی (مثنوی). نیست این از ران گاو ای مفتری ران گاوت می نماید از خری. مولوی (مثنوی). از پی رد و قبول عامه خود را خر مکن زانکه نبود کار عامه جز خری یا خرخری. سنائی (دیوان ص 663)
حماقت. سفاهت. (از ناظم الاطباء). بلادت یا نادانی. جهالت. (یادداشت بخط مؤلف) : به دین از خری دور باش و بدان که بی دینی ای پور بی شک خریست. ناصرخسرو. شیر خدای را چو مخالف شودکسی هرگز مکن مگر به خری هیچ تهمتش. ناصرخسرو. ای امت بدبخت بدین زرق فروشان جز کز خری و جهل چنین فتنه چرایید. ناصرخسرو. تو دست چپ در این معنی ز دست راست نشناسی کنون با این خری خواهی که اسرار خدا یابی. سنائی. گاو را بفروخت حالی خر خرید گاویش بود و خری بر سر خرید. عطار. همچو فرعونی مرصع کرده ریش برتر از عیسی پریده از خریش. مولوی (مثنوی). نیست این از ران گاو ای مفتری ران گاوت می نماید از خری. مولوی (مثنوی). از پی رد و قبول عامه خود را خر مکن زانکه نبود کار عامه جز خری یا خرخری. سنائی (دیوان ص 663)
دهی است از دهستان دشت بخش سلوانا شهرستان ارومیه واقعدر 6 هزارگزی شمال خاوری سلوانا در مسیر ارابه رو سلوانا ارومیه، دره، سردسیر و آب آن از رود برده سور و محصول آن غلات و توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری وراه آن ارابه رو است و در تابستان از راه سلوانا می توان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان دشت بخش سلوانا شهرستان ارومیه واقعدر 6 هزارگزی شمال خاوری سلوانا در مسیر ارابه رو سلوانا ارومیه، دره، سردسیر و آب آن از رود برده سور و محصول آن غلات و توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری وراه آن ارابه رو است و در تابستان از راه سلوانا می توان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
هذه النسبه الی اخروهی قصه (ظ: قصبه) دهستان بین جرجان و بلادحراسان (ظ: خراسان) هکذا ذکره ابوبکر الخطیب الحافظفی کتاب المونیف (؟) و اطنابی قراه بخط ابی عبداﷲ محدبن عبدالواحد الدما والحافظ الاصبهان ان اخر قریه بدهستان و هو دخل تلک البلاد و عرف المواضع فحصل من القولین ان اخر اسم قصبه (قصبه) دهستان او قربه (قریه؟) بها. (انساب سمعانی ص 14). و عبارت غلط و مضطرب است
هذه النسبه الی اخروهی قصه (ظ: قصبه) دهستان بین جرجان و بلادحراسان (ظ: خراسان) هکذا ذکره ابوبکر الخطیب الحافظفی کتاب المونیف (؟) و اطنابی قراه بخط ابی عبداﷲ محدبن عبدالواحد الدما والحافظ الاصبهان ان اخر قریه بدهستان و هو دخل تلک البلاد و عرف المواضع فحصل من القولین ان اخر اسم قصبه (قصبه) دهستان او قربه (قریه؟) بها. (انساب سمعانی ص 14). و عبارت غلط و مضطرب است
پستانداری است علفخوار جزو راسته جوندگان باندام گربه دارای گوشهای دراز و لبهای شکافدار. دستهای وی از پاها کوتاهتر است و بسیار تند میرود و آن دارای اقسامی است ارنب
پستانداری است علفخوار جزو راسته جوندگان باندام گربه دارای گوشهای دراز و لبهای شکافدار. دستهای وی از پاها کوتاهتر است و بسیار تند میرود و آن دارای اقسامی است ارنب