جدول جو
جدول جو

معنی خرنای - جستجوی لغت در جدول جو

خرنای
کرنای، لحن و سرودی از موسیقی قدیم
تصویری از خرنای
تصویر خرنای
فرهنگ لغت هوشیار
خرنای
کرنا، شیپور بزرگ، نای جنگی، کرنای، کارنای، نای رویین، نای ترکی
تصویری از خرنای
تصویر خرنای
فرهنگ فارسی عمید
خرنای
((خُ))
کرنای، لحن و سرودی از موسیقی قدیم
تصویری از خرنای
تصویر خرنای
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خرناس
تصویر خرناس
آواز خرخر خوابیده
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته سرنا سازیست بادی که از چوبی مخصوص ساخته شود این ساز در غالب نقاط ایران موجود است و آنرا همراه دهل نوازند اندازه آن در نواحی مختلف فرق میکند و به طور کلی از نیم متر تجاوز نمیکند. یا سرنا را از ته باد کردن، کار وارونه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرنای
تصویر کرنای
کرنا، شیپور بزرگ، نای جنگی، خرنای، کارنای، نای رویین، نای ترکی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خرناس
تصویر خرناس
خرّوپف، صدایی که در حالت خواب از گلوی شخص خوابیده بیرون آید، خرخر، خره، خراخر، خرنش، غطیط
خرناس کشیدن: خرخر کردن
فرهنگ فارسی عمید
آلت شنیدن کران، نوعی از نفیر، بوق، شیپور، کرنا، نای بزرگ که آنرا می نوازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرناس
تصویر خرناس
((خُ))
خرخر موجود خوابیده
فرهنگ فارسی معین