جدول جو
جدول جو

معنی خرناسه - جستجوی لغت در جدول جو

خرناسه
آواز خرخر خوابیده
تصویری از خرناسه
تصویر خرناسه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خرناس
تصویر خرناس
آواز خرخر خوابیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرناس
تصویر خرناس
خرّوپف، صدایی که در حالت خواب از گلوی شخص خوابیده بیرون آید، خرخر، خره، خراخر، خرنش، غطیط
خرناس کشیدن: خرخر کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خرناس
تصویر خرناس
((خُ))
خرخر موجود خوابیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ماناسه
تصویر ماناسه
(پسرانه)
صورتی از منسی نام برادر بزرگ یوسف (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از برنامه
تصویر برنامه
پروژه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برنامه
تصویر برنامه
دیباچه، عنوان، سر نامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برناسی
تصویر برناسی
غافلی نادانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرنوبه
تصویر خرنوبه
وزنی معادل سه درهم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خونابه
تصویر خونابه
آب با خون آمیخته
فرهنگ لغت هوشیار
هر چیز که آنرا با نان توان خورد و همچون ماست و پنیر و دوشاب و مانند آن نان خورش ادام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرنامه
تصویر سرنامه
آنچه که بر سر کتابها نویسند که در فلان محل برسد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صرنایه
تصویر صرنایه
پارسی تازی گشته سورنای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرتاسه
تصویر کرتاسه
دورۀ سوم از دوران دوم زمین شناسی (مزوزوئیک)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کرباسه
تصویر کرباسه
مارمولک، گروهی از جانوران خزنده چابک و شبیه سوسمار با بدن فلس دار و دم بلند که قادرند دم ازدست رفتۀ خود را ترمیم کنند، چلپاسه، باشو، ماتورنگ، کربش، کربشه، کرفش، کرپوک، کرباشه، کرباشو، کلباسو، برای مثال چاه پر کرباسه و پرکژدمان / خورد ایشان پوست روی مردمان (رودکی - لغت نامه - کرباسه)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرنامه
تصویر سرنامه
عنوان و آنچه در بالای نامه نوشته شود، مقدمۀ کتاب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خونابه
تصویر خونابه
خون آمیخته با آب، کنایه از اشک خونین، کنایه از خون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرانسه
تصویر فرانسه
از مردم فرانسه، زبان مردم فرانسه مثلاً کلاس فرانسه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برنامه
تصویر برنامه
مجموعه ای از کارهایی با طرح مشخص که در زمان خاصی انجام می شود، دستور کار، پرگرام، بخش های پخش شده از تلویزیون، رادیو، نمایش و مانند آن، جدولی برای انجام بعضی کارها مثلاً برنامۀ مسابقات، دستورالعمل داده شده به رایانه، آنچه در ابتدای نامه یا کتاب نوشته می شد، عنوان، دیباچه
فرهنگ فارسی عمید
فرانسوی آهکین واپسن گردش دورک دو نیم نام دوره سوم از دوران دوم معرفه الارضی که اول دفعه رسوباتش وسیله آلسید دور بینیی نام گذار شد، رسوبات طبقات تحتانی این دوره روی زمین های ژوراسیک فوقانی قرار دارد و دارای شن و آهک و گل رس مشخص با فسیلها خزندگان خصوصا لاک پشت ها و بسیاری از نرم تنان مثل آمونیت های باز شده و بلمنیت ها و اقسام رودیست ها است. طبقات فوقانی این دوره دارا رسوبات سیلیسی از قبیل ماسه سنگ و مقدار زیاد گل های سفید مارن دارو گل سفید هایی که تا 250 متر ضخامت دارند هستند و نیز دارا فسیلهای آمونیت و بلمنیت وعده زیادی از خار پوستان مانند میکرو آستر میباشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرپاسه
تصویر کرپاسه
مارمولک
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه بر سر کتابتها نویسند که بشرق مطالعه فلان برسد عنوان: چوزان نامه ورنامه بر خواندند سخنهای نغزش بر افشاندند. (رشیدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برنامه
تصویر برنامه
((بَ مِ))
عنوان، دستور کار یک مجلس، خطابه، جشن، آن چه که از رادیو، تلویزیون و سینما پخش می شود، مجموعه کارهایی که به هدف مشخصی ختم شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترنانه
تصویر ترنانه
((تَ نِ))
هر چیز که آن را با نان بخورند، مانند، ماست، شیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خونابه
تصویر خونابه
((بِ))
خون آمیخته به آب، اشک خونین، مایعی که پس از انعقاد خون روی آن می ماند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کرتاسه
تصویر کرتاسه
((کِ س))
دوره سوّم از دوران دوّم زمین شناسی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کرباسه
تصویر کرباسه
((کَ سَ یا سِ))
چلپاسه، سوسمار کوچک. کرپاسو، کرپاسه، کرپاشه، کربس و کربش هم گویند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ورنامه
تصویر ورنامه
((وَ مِ))
سرنامه و عنوان نامه
فرهنگ فارسی معین
دورۀ اول از دوران دوم زمین شناسی که زمین آب و هوای گرم داشته و حشرات بسیار و نخستین نوع پستانداران در آن وجود داشته اند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ورنامه
تصویر ورنامه
سرنامه، عنوان، برای مثال چو زآن نامه ورنامه برخوانده اند / سخن های نغزش برافشانده اند (فردوسی - رشیدی - ورنامه)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برناچه
تصویر برناچه
جوانک، پسر جوان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترنانه
تصویر ترنانه
هرچه با نان بخورند، از قبیل شیر، ماست، دوشاب، اشکنه و امثال آن، نان خورش، برای مثال سائلی آمد به سوی خانه ای / خشک نانه خواست یا ترنانه ای (مولوی - ۸۹۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برنامه
تصویر برنامه
Program
دیکشنری فارسی به انگلیسی