جدول جو
جدول جو

معنی خردگی - جستجوی لغت در جدول جو

خردگی
خردی، کوچکی
تصویری از خردگی
تصویر خردگی
فرهنگ فارسی عمید
خردگی
(خُ دَ / دِ)
خردی. کوچکی:
من از خردگی رانده ام با سپاه
که ویران کنم دودۀ ساوه شاه.
فردوسی (شاهنامه چ دبیرسیاقی ج 5 ص 2252).
زمین زینهاری بود ننگ تو
بدین خردگی کردن آهنگ تو.
فردوسی.
نگاه کن که بقا را چگونه می کوشد
بخردگی منگر دانۀ سپندان را.
ناصرخسرو.
گندم سخت از جگر افسردگی است
خردی او مایۀ بی خردگی است.
نظامی
لغت نامه دهخدا
خردگی
کوچکی
تصویری از خردگی
تصویر خردگی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بردگی
تصویر بردگی
غلامی، بندگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پردگی
تصویر پردگی
پرده نشین، پوشیده، درپرده
کنایه از زن، دختر
پرده دار مقرّب پادشاه که در همۀ اوقات می توانسته به حضور سلطان برود و واسطۀ میان شاه و مردم باشد، روزبان، آغاجی، حاجب، سادن، پردگین، ایشیک آقاسی
فرهنگ فارسی عمید
(خُ)
نوعی از مرغان شکاری که شکار ازمرغان خرد گیرند. مقابل کلان گیر. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بردگی
تصویر بردگی
اسارت، غلامی وبندگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرندگی
تصویر خرندگی
عمل خریدار، خریداری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوردگی
تصویر خوردگی
کوچکی، صغیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پردگی
تصویر پردگی
مخدره، زن پوشیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کردگی
تصویر کردگی
فاعلیت، کنندگی، عاملیت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مردگی
تصویر مردگی
مرده بودن مقابل زندگی: رحمت ایزدی بر او باد در مردگی و زندگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بردگی
تصویر بردگی
((بَ دِ))
بندگی، غلامی، اسارت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پردگی
تصویر پردگی
((پَ دِ))
راز، هر چیز پوشیده، مستور، زن و دختر باحجاب، حاجب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بردگی
تصویر بردگی
اسارت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بردگی
تصویر بردگی
Enslavement, Servitude
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خوردگی
تصویر خوردگی
Corrosiveness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خوردگی
تصویر خوردگی
corrosivité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بردگی
تصویر بردگی
esclavage, servitude
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بردگی
تصویر بردگی
Versklavung, Knechtschaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خوردگی
تصویر خوردگی
Korrosivität
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بردگی
تصویر بردگی
рабство
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خوردگی
تصویر خوردگی
корозійність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بردگی
تصویر بردگی
niewolnictwo, niewola
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خوردگی
تصویر خوردگی
korozja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بردگی
تصویر بردگی
奴役
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خوردگی
تصویر خوردگی
腐蚀性
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بردگی
تصویر بردگی
escravidão, servidão
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خوردگی
تصویر خوردگی
corrosividade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بردگی
تصویر بردگی
schiavitù, servitù
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خوردگی
تصویر خوردگی
corrosività
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خوردگی
تصویر خوردگی
corrosividad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خوردگی
تصویر خوردگی
коррозийность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بردگی
تصویر بردگی
esclavitud, servidumbre
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بردگی
تصویر بردگی
рабство
دیکشنری فارسی به روسی