جدول جو
جدول جو

معنی خردزد - جستجوی لغت در جدول جو

خردزد
(بِ تَ مَ)
آنکه خر دیگران را دزدد. فحش گونه ای است که در وقت اهانت بکسی آنرا بکار برند:
ای دیو ابوالمظفر خردزد اغنوی
یک شب به نخشب اندر بی فتنه نغنوی.
سوزنی.
اولاً لشکر آل مرتضی که باشند شیرمردان فیلسان باشند و... نه مستی... اموی طبع، مروانی رنگ... چون قماربازان در کند و... خردزدان در شهرستان. (کتاب النقض ص 475)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خرداد
تصویر خرداد
(پسرانه)
کمال، رسایی، نام فرشته نگهبان آب، نام ماه سوم از سال شمسی، روز ششم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از پنج تن بزرگان درگاه قباد پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از خرداد
تصویر خرداد
ماه سوم از سال خورشیدی، ماه آخر بهار، روز ششم از هر ماه خورشیدی
فرهنگ فارسی عمید
(خُ)
نام مادر اردشیر، و قنطرۀ خرداد و میان ایدج و رباط در سمرقند منسوب بدوست. آن از عجایب دنیاست، طول آن هزار ذرع و بالای آن صدوپنجاه ذرع و بیشتر پایۀ آن از ارزیز و آهن است. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(دَزَ)
دردزده. دردمند. علیل:
زمین خاک شد بوی طیبش توئی
جهان دردزد شد طبیبش توئی.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از خرداد
تصویر خرداد
نام ماه سوم سال است این ماه آخر بهار است - خرداد ماه جلالی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرداد
تصویر خرداد
((خُ))
نام یکی از امشاسپندان و ایزد موکل بر آب، ماه سوم از سال شمسی، نام روز ششم از هر ماه خورشیدی
فرهنگ فارسی معین