جدول جو
جدول جو

معنی خرداذی - جستجوی لغت در جدول جو

خرداذی
(خُ)
می. شراب. (از منتهی الارب). رجوع به خردادی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فردایی
تصویر فردایی
ویژگی کسی که به فردا یا قیامت می اندیشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خریداری
تصویر خریداری
خریدار بودن، عمل خریدار
فرهنگ فارسی عمید
حشره ای خاکی رنگ و کوچک با پاهای کوتاه که در جاهای نمناک زندگی می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرداری
تصویر سرداری
سپهسالاری، فرماندهی سپاه، کنایه از ریاست ایل و طایفه
نوعی یقه، نوعی لباس مردانۀ بلند که پشت آن چین دار بود و روی لباس های دیگر می پوشیدند
فرهنگ فارسی عمید
(خُ ذی یَ)
جام می که ایام عید در آن شراب می نوشند. (از حاشیۀ ص 172 کتاب الجماهر بیرونی)
لغت نامه دهخدا
(خُ)
می. شراب. خمر. قسمی باده است. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
جانوریست که از شاخه بند پاییان جزو رده سخت پوستان که بدنش از حلقات متعدد کیتینی پوشیده شده و بزرگیش باندازه یک دانه باقلا یا کمی کوچکتر است و دارای پاهای متعدد کوتاه میباشد و در چاهای تاریک و نمناک بسر میبرد و از بقایای حوراکیها و مواد آلی تغذیه میکند خرک خاکی خر خدا هدبه پریا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پردانی
تصویر پردانی
حالت و چگونگی پردان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خریاری
تصویر خریاری
خریداری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خریداری
تصویر خریداری
خرید ابتیاع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فردایی
تصویر فردایی
مربوط به فردا منسوب به فردا، بعدی آینده
فرهنگ لغت هوشیار
یگانه بی همال یگانه بی نظیر: اهل دنیا جملگان زندانیند انتظار مرگ دار فانیند جز مگر نادر یکی فردانیی تن بزندان جان او کیوانیی. (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرداری
تصویر کرداری
منسوب به کردار مقرون به کردار عمل کننده عامل: (چون قوت این سلطان وین دولت و این همت این مخبر کردار وین منظر دیدار ی. ) (منوچهری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردالی
تصویر گردالی
گرد مدور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مردابی
تصویر مردابی
منسوب به مرداب باتلاقی: زمینهای مردابی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فردانی
تصویر فردانی
((فَ))
یگانه، بی نظیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گردالی
تصویر گردالی
((گِ))
گرد، مدور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرداری
تصویر سرداری
سالاری، مهتری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فردایی
تصویر فردایی
((فَ))
منسوب به فردا، آن چه که در آینده می آید، کنایه از کسی که معتقد به جهان دیگر و پاداش و کیفر در آن است
فرهنگ فارسی معین
نوعی لباس بلند مردانه که پشتش چین داشته روی لباس های دیگر می پوشیدند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خریداری
تصویر خریداری
خرید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
Pulverization
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
pulvérisation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
измельчение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
Zerkleinerung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
подрібнення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
rozdrabnianie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
粉碎
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
pulverização
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
polverizzazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
pulverización
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
vermaling
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
การบดละเอียด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خردایش
تصویر خردایش
penghancuran
دیکشنری فارسی به اندونزیایی