جدول جو
جدول جو

معنی خرادبرزین - جستجوی لغت در جدول جو

خرادبرزین
(خَرْ رابَ)
نام یکی از مستشاران هرمزد:
همی بود خرادبرزین سه ماه
همی داشت این رازها را نگاه.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
خرادبرزین
(خَرْ را بَ)
نام آتشکده ای بوده است:
چو بشنید ازو شاه سوگند خورد
بخرادبرزین و خورشید زرد.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
خرادبرزین
(خَرْ را بَ)
نام یکی از پهلوانان دربار کیکاوس:
چو فرهاد و خرادبرزین و گیو
سرافرازبهرام و گستهم و نیو.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خردادبرزین
تصویر خردادبرزین
(پسرانه)
نام پزشکی ایرانی در دربار خسروپرویز پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رادبرزین
تصویر رادبرزین
(پسرانه)
نام فرمانروای زابلستان در زمان بهرام گور پادشاه ساسانی، از شخصیتهای شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دادبرزین
تصویر دادبرزین
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران بهرام گور پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
(بَ)
نام یکی از نجبای ایرانیان معاصر بهرام گور پادشاه ساسانی:
دگر رادبرزین رزم آزمای
کجا زابلستان ازو بد بپای.
فردوسی.
بیاورد هم قارن برزمهر
دگر رادبرزین آژنگ چهر.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(بُ)
نام یکی از پهلوانان و نجبای ایران. وی معاصر بهرام گور بوده است:
دگر دادبرزین رزم آزمای
کجا زابلستان بدو بد بپای.
فردوسی
لغت نامه دهخدا