خرابکاری (خَ) افساد. (یادداشت بخط مؤلف). عمل خرابکار، در تداول عامه، آلودن بستر یا زیر جامه. (یادداشت بخط مؤلف) ادامه... اِفساد. (یادداشت بخط مؤلف). عمل خرابکار، در تداول عامه، آلودن بستر یا زیر جامه. (یادداشت بخط مؤلف) لغت نامه دهخدا
خرابکاری ریهیدن تباهیگری، تباه کردن مورجنیتاری ایجاد فساد و تباهی (در امور و ساختمانها) ادامه... ریهیدن تباهیگری، تباه کردن مورجنیتاری ایجاد فساد و تباهی (در امور و ساختمانها) فرهنگ لغت هوشیار
خرابکاریخَرابکاری การทำลายทรัพย์สิน ادامه... การทำลายทรัพย์สิน تصویر خرابکاری دیکشنری فارسی به تایلندی