جدول جو
جدول جو

معنی خداطلب - جستجوی لغت در جدول جو

خداطلب
(پسرانه)
خدا (فارسی) + طلب (عربی) خداجو
تصویری از خداطلب
تصویر خداطلب
فرهنگ نامهای ایرانی
خداطلب
(بَ گَ تَ / تِ)
جویندۀ خدا. طلب کننده خدا. جستجوکننده خدا. کنایه از باایمان و متقی است. صوفیان را عقیده آن است که در هرچه نگرند روی حق بینند و از این جهت آنان در همه اشیاء خداطلب و طلبکار خدایند و ’خداطلب’ و ’طلبکار خدا’ در ادبیات صوفیان بسیار دیده میشود و از آن جمله است بیت زیر:
ای آنکه طلب کار خدایی بخود آ
از خود بطلب کز تو جدا نیست خدا.
؟
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
کسی که به میل و ارادۀ خود حاضر شود کاری را بر عهده بگیرد، داوخواه. داوطلبین غلط است
فرهنگ فارسی عمید
(اَ رَ)
جویندۀ صدر. کسی که طالب بالانشینی است
لغت نامه دهخدا
(دِرَ خَ دَ / دِ)
داوخواه. نامزد. دوطلب (در تداول مردم قزوین). خواستار. پیشی جوینده در امری بر دیگران. خواستار پیشی گرفتن و تقدم در نوبت: غزاه مطوعه، غازیان داوطلب دل انگیز.
- سرباز داوطلب، مقابل اجباری. به که بخواست خود بخدمت سربازی درآید.
- داوطلب وکالت، خواهان. وکالت نامزد وکالت
لغت نامه دهخدا
(خوَدْ / خُدْ تَ / تِ)
دادخواه. مظلوم. (آنندراج) ، که داد از ظالم ستاند. دادستان
لغت نامه دهخدا
(تَ طَمْ مُ)
آگنده گوشت و سطبرساق گردیدن. (از منتهی الارب) (از متن اللغه). مصادر دیگر آن خدل و خدوله است
لغت نامه دهخدا
تصویری از دادطلب
تصویر دادطلب
دادخواه
فرهنگ لغت هوشیار
دادخواه، نامزد، خواستار، پیشی جوینده در امری بر دیگران، خواستار چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
((طَ لَ))
آن که به اراده خویش آماده شود که کاری را بر عهده گیرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
داو خواه، داوخواه، درخواستگر
فرهنگ واژه فارسی سره
داوخواه، راغب، کاندیدا
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
متطوّعٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
Volunteer
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
volontaire
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
gönüllü
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
رضاکار
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
স্বেচ্ছাসেবক
دیکشنری فارسی به بنگالی
خواستگار، یک خوٰاستگار
دیکشنری عربی به فارسی
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
อาสาสมัคร
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
kujitolea
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
ボランティア
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
자원봉사자
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
волонтёр
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
מִתנַדֵּב
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
स्वयंसेवक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
relawan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
voluntario
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
volontario
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
voluntário
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
志愿者
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
wolontariusz
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
волонтер
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
Freiwilliger
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
vrijwilliger
دیکشنری فارسی به هلندی