خشنود. خوشحال و شادکام. بشاش. (ناظم الاطباء). خرسند:
مبادا کس اندر جهان هیچگاه
که خورسند باشد بجفت تباه.
فردوسی.
، قانع. راضی. رجوع به خرسند شود
خشنود. خوشحال و شادکام. بشاش. (ناظم الاطباء). خرسند:
مبادا کس اندر جهان هیچگاه
که خورسند باشد بجفت تباه.
فردوسی.
، قانع. راضی. رجوع به خرسند شود