جدول جو
جدول جو

معنی خجوج - جستجوی لغت در جدول جو

خجوج
(خَ)
باد سخت وزان. (از آنندراج) (ناظم الاطباء). باد سخت. (مهذب الاسماء). خجوجاه. (منتهی الارب) ، باد وزان سخت درپیچان. (از آنندراج) (ناظم الاطباء). خجوجاه. (منتهی الارب) ، گردباد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لجوج
تصویر لجوج
ستیزه کار، ستیهنده، لجباز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خروج
تصویر خروج
خارج شدن، بیرون آمدن، بیرون رفتن، در علوم ادبی از حروف قافیه که پس از حرف وصل قرار دارد، چنان که در «کشتیم» و «رشتیم»، «ی» حرف وصل و «م» خروج است، بیرون شدن از اطاعت، طغیان، عصیان
خروج کردن: طغیان کردن، قیام کردن، یاغی شدن
فرهنگ فارسی عمید
(خَ جَ جا)
مرد درازپای. (از منتهی الارب) (آنندراج) (متن اللغه) (مهذب الاسماء). خجوجاه رجوع به ’خجوجاء’ و ’خجوجاه’ در این لغتنامه شود، مرد درازبالا و کلان استخوان. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از متن اللغه). خجوجاه. رجوع به ’خجوجاء’ و ’خجوجاه’ در این لغتنامه شود، مرد قوی که گاهی جبان است. (از منتهی الارب). خجوجاء. رجوع به خجوجاء و خجوجاه در این لغتنامه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از لجوج
تصویر لجوج
ستیزه کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فجوج
تصویر فجوج
گرانجان مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجوج
تصویر نجوج
شتابرو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلوج
تصویر خلوج
کم شیر، ابر پراکنده، ابر بارانی پریدن چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خروج
تصویر خروج
بیرون شدن، بیرون رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خجول
تصویر خجول
در تازی خجلان: شوره ور چکسا شرمین شرمگین شرم زده شرمسار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجوج
تصویر اجوج
درخشنده و روشن تابنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خروج
تصویر خروج
((خُ))
بیرون شدن، طغیان کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خجول
تصویر خجول
((خَ))
شرمگین، شرمنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لجوج
تصویر لجوج
((لَ))
بسیار لج باز و یک دنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خجول
تصویر خجول
شرمسار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خروج
تصویر خروج
برون رفت، برونروی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از لجوج
تصویر لجوج
Obstinate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از لجوج
تصویر لجوج
obstiné
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از لجوج
تصویر لجوج
keras kepala
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از لجوج
تصویر لجوج
mkaidi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از لجوج
تصویر لجوج
inatçı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از لجوج
تصویر لجوج
頑固な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از لجوج
تصویر لجوج
固执的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از لجوج
تصویر لجوج
עקשן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از لجوج
تصویر لجوج
고집 센
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از لجوج
تصویر لجوج
obstinado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از لجوج
تصویر لجوج
हठी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از لجوج
تصویر لجوج
ostinato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از لجوج
تصویر لجوج
obstinado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از لجوج
تصویر لجوج
koppig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از لجوج
تصویر لجوج
впертий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از لجوج
تصویر لجوج
упрямый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از لجوج
تصویر لجوج
uparty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از لجوج
تصویر لجوج
stur
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از لجوج
تصویر لجوج
ดื้อรั้น
دیکشنری فارسی به تایلندی