معنی خروج خروج خارج شدن، بیرون آمدن، بیرون رفتن، در علوم ادبی از حروف قافیه که پس از حرف وصل قرار دارد، چنان که در «کشتیم» و «رشتیم»، «ی» حرف وصل و «م» خروج است، بیرون شدن از اطاعت، طغیان، عصیانخروج کردن: طغیان کردن، قیام کردن، یاغی شدن تصویر خروج فرهنگ فارسی عمید