- ختار
- فریبنده، مکار، غدار فریبنده، نابکار فریبنده، نابکار
معنی ختار - جستجوی لغت در جدول جو
- ختار
- وجین، عمل کندن و دور ریختن گیاه های هرز از میان کشتزار
- ختار ((خَ یا خُ))
- پاک کردن باغ و زراعت از خار و دیگر گیاهان خودرو
- ختار
- فریبنده، نابه کار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کودکی رفتار کودکانه
خود رآی
آنتیمون
صاحب اختیار، اختیاردار، گزیننده، برگزیده
صاحب اختیار و گزیننده
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
پوشاننده، از نامهای خداوند، نام یکی از رهبران دوره انقلاب مشروطیت که به سردار ملی ملقب گردید
تارها و زهها
بسیار پوشنده، یکی از صفات باریتعالی
کناره گوشه، چارچوب، چنبره
فریب دهنده
عمل ختنه کننده
پایان کار، سرانجام
خدعه کننده
زیرک، دستکش، پلنگ ماده
غدر کننده و فریبنده
پس مانده
ترفند کار
جمع خبار، زمین های نرم، سوراخ های کلاکموش
نیزه جنبان، روغن زه (زیتون)، فلاخن، شیر بیشه
خز فروش
سبزی فروش شیرآبکی، تره نورس کبت خورک از پرندگان
آزار، زیر جامه
پیراسته، پاک کرده
گمراهی، هلاکی، زیانکاری، بدبختی، خواری
می زده، شراب زده، مخمور که در چشم و سر بر اثر شراب آثاری می ماند جماعت مردم و انبوهی آنها
ذلیل، زبون، بدبخت
گرسنگی