- خاینده
- جونده، کسی که چیزی را با دندان نرم می کند
معنی خاینده - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پایدار، بادوام، ابدی
والد، بچه آورنده
آنکه چیزی را میساید و نرم میکند طحان
خداوند صاحب
ناله کننده، زوزه کشنده، هرزه گو
دارای توانایی زاییدن، کنایه از دارای توانایی خلق و ابداع، آفریننده، کنایه از افزون شونده
پایدار، بادوام، کسی که چیزی را بپاید و مراقب آن باشد، برقرار، جاوید، ابدی، باقی
آنکه مجامعت کند مباشرت کننده آرمنده
هرزه گوی، ناله کننده
آنکه چیزی را بساید
Abrasive
абразивный
abrasiv
абразивний
ścierny
abrasivo
abrasivo
abrasivo
abrasif
schurend
अपघर्षक
abrasif
كاشطٌ
aşındırıcı
ya kusugua