جدول جو
جدول جو

معنی خاکک - جستجوی لغت در جدول جو

خاکک
از توابع دهستان کوهستان شرق نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خارک
تصویر خارک
(دخترانه)
نوعی خرمای زرد و خشک
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
آلوده به خاک، خاک آلود، تهیه شده از خاک، رنگی شبیه قهوه ای روشن مانند رنگ خاک، به رنگ خاک، کنایه از آدمی، مردم، مقابل آبی، مربوط به خشکی، کنایه از فروتن، افتاده، برای مثال بنی آدم سرشت از خاک دارند / اگر خاکی نباشد آدمی نیست (سعدی - ۱۰۶)، کنایه از خوار، ذلیل، کنایه از فروتن بودن، افتاده بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خارک
تصویر خارک
خار کوچک، نوعی خرمای زرد و خشک، خرک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خاشک
تصویر خاشک
خاشاک، ریزۀ چوب، علف، کاه و مانند آن، خار، خس، علف خشک
فرهنگ فارسی عمید
ذره های نرم و خاک مانند که از نرم شدن و ساییده شدن چیزی به دست می آید مثلاً خاکه قند، خاکه زغال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
منسوب بخاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاکه
تصویر خاکه
خاک مانند و نرم ساییده شده خاکه زغال خاکه قند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاشک
تصویر خاشک
ریزه چوب و علف و کاره: خاروخس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خارک
تصویر خارک
خار کوچک خار کوچک، نوعی خرمای زرد و خشک خرک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خائک
تصویر خائک
ملخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاکه
تصویر خاکه
((کِ))
خرده های بسیار ریز هر چیز، خاک مانند و نرم، ساییده شده، خاکه زغال، خاکه قند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خاشک
تصویر خاشک
((شَ))
ریزه چوب و علف و کاه، خاشه، خاشاک، خاشک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
منسوب به خاک، زمینی، مقابل آبی، ساکن کره زمین، آدمی، جمع خاکیان، درویش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
Gray, Grayness, Grey
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
gris, grisaille
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
ধূসর , ধূসরতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
kijivu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
abu-abu, keabu-abuan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
gri, gri olma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
회색의 , 회색
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
灰色の , 灰色
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
אפור , אֲפָרוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
स्लेटी , धूसरता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
сірий , сірість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
เทา , ความเทา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
grijs, grauwigheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
gris, grisura
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
grigio, grigiore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
cinza, cinzentismo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
灰色的 , 灰色
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
szary, szarość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
grau, Grauen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
серый , серость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خاکی
تصویر خاکی
سیاہ مائل , خاکی
دیکشنری فارسی به اردو