جدول جو
جدول جو

معنی خانسادات - جستجوی لغت در جدول جو

خانسادات
دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه وارداک شهرستان مشهد، واقع در 24 هزارگزی شمال باختری مشهد و 2 هزارگزی شمال راه شوسۀ مشهد بقوچان، ناحیه ای است واقع در جلگه، معتدل و دارای 212 تن سکنه که شیعی مذهب و فارسی زبانند، این ده از قنات مشروب میشود، محصولاتش غلات و اهالی به کشاورزی و مالداری گذران میکنند، راه آنجا اتومبیل رو میباشد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

صاحب سامان، ناظر، ناظری که شغلش تهیۀ میز و سفرۀ بزرگان باشد، (ناظم الاطباء) (آنندراج)، صاحب ثروت، متمول:
اثر بکشور عشق تو خانسامان است،
_ (l50k) _
اثر، (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
رئیس میز پادشاهی، ناظر سلطنتی، (ناظم الاطباء)، رجوع به ’خوانسالار’ شود
لغت نامه دهخدا
نام ناحیتی است به خراسان و در چهارفرسخی آن معدن مس وجود دارد
لغت نامه دهخدا
(اِ)
جمع واژۀ انسان. (از فرهنگ فارسی معین) ، شتافتن و نرم دویدن و فرودآمدن و پیوسته رفتن و دور شدن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). شتافتن. سرازیر شدن. و پیوسته رفتن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اسنادات
تصویر اسنادات
جمع اسناد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افسادات
تصویر افسادات
جمع افساد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انسانات
تصویر انسانات
جمع انسان
فرهنگ لغت هوشیار