جدول جو
جدول جو

معنی خامالاون - جستجوی لغت در جدول جو

خامالاون(وُ)
بیونانی دوائی است که آن را مازریون گویند و آن دو قسم است: سیاه و سفید. سیاه آن را خامالاون مالس گویند و بعربی قاتل النمر و خانق النمر خوانند، چه هرگاه پلنگ و یوز آن را بخورند البته بمیرند و سفید آن را خامالاون لوقس گویند. بعضی گویند سپند مصری است. (برهان قاطع) (آنندراج) ، نوعی از سوسمار است که بسریانی آن را حربا گویند و گوشت او سم قاتل است. اگر قدری از آن بخورد کسی دهند درحال بمیرد. بعربی اسدالارض خوانند. (برهان قاطع) (آنندراج). حربایه. پژمره. مارپلاس. آفتاب گردگ. آفتاب پرست. ابوحذر. بوقلمون رجوع به ’حربا’ شود. صاحب برهان قاطع خامالاون را اشتباهاً بمعنی خامالا و خامالیون که مازریون است آورده در صورتی که خامالاون به این معنی نیست. رجوع بحاشیۀ دکتر معین بر برهان قاطع شود
لغت نامه دهخدا
خامالاون
یونانی بژ مهره (حرباء)، مازریون از گیاهان
تصویری از خامالاون
تصویر خامالاون
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وُ نِ اَ یَ)
خامالاون لوقس. رجوع به خامالاون لوقس و رجوع به خامالاون شود
لغت نامه دهخدا
(وُ نِ اَ وَ)
رجوع به خامالاون مالس و خامالاون شود
لغت نامه دهخدا
(وُ نِ سِ)
رجوع به خامالاون لوقس و خامالاون شود
لغت نامه دهخدا
(وُ نِ)
رجوع به خامالاون مالس و خامالاون شود
لغت نامه دهخدا
(وُ نِ قُ)
خامالاون سفید. نوع سفید خامالاون
لغت نامه دهخدا
(وُ نِ لِ)
خامالاون سیاه. نوع سیاه خامالاون
لغت نامه دهخدا
(وُ نِ)
رجوع به خامالاون مالس و خامالاون شود
لغت نامه دهخدا
بیونانی داروئی است که آن را مازریون گویند، برگ آن از برگ زیتون کوچکتر و از برگ مورد بزرگتر میباشد و رنگش بزردی گراید، گرم و خشک است در چهارم، بر برص و بهق طلا کنند نافع باشد و با عسل بر ریشهای خشک مالند سود دهد و آن را خامالیون هم گویند و بعربی زیتون الارض خوانند و بعضی گفته اند که خامالا بیونانی حربا باشد و آن نوعی از چلپاسه است و بعربی اسدالارض گویند، (برهان قاطع) (فرهنگ شعوری ج 1 ص 357)، نام دوائی است که آن رامازریون نیز گویند، (آنندراج) (انجمن آرای ناصری)، هفت برگ، (فرهنگ جهانگیری)، نیز رجوع به حربا شود
لغت نامه دهخدا
(وُ)
دانه ای است شبیه به گندم و آن را حنطۀ رومیه خوانند. گرم و تر است. با سرکه بر جرب طلا کنند نافع باشد. (برهان قاطع) (آنندراج). به یونانی خندروس گویند. (تحفۀ حکیم مؤمن از حاشیۀ دکتر معین بر برهان قاطع)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
نوعی از مازریون سیاه است و بعضی گویند خربق سیاه است که آن را به عربی خانق النمر یا قاتل النمر خوانند. اصل این کلمه یونانی است. (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء). خامالیون. رجوع به خامالیون شود
لغت نامه دهخدا
(رَ)
بید مصری. (ناظم الاطباء) (اشتینگاس) (فرهنگ شعوری ج 1 ص 374)
لغت نامه دهخدا
(نُ)
نام گیاهی است. افیوس اماسن اغریا. اشخیص
لغت نامه دهخدا
مازریون، رجوع به مازریون شود
لغت نامه دهخدا
به یونانی سوسن برّی است. (مخزن الادویه) ، جامۀ واژونه پوشیده. (برهان) (انجمن آرای ناصری) (آنندراج). اشن. (برهان). جامه ای باشد که بازگونه پوشیده باشند. (جهانگیری) ، کالک. خربزۀ نارسیده. (برهان). خربزۀ نورسیده (جهانگیری). رجوع به اشن شود
لغت نامه دهخدا
بیونانی ماذریون اسود است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
بلغت یونانی مازریون سیاه است و آن دوائی است که بر برص و بهق طلا کنند نافع آید، (برهان قاطع) (آنندراج) (فرهنگ شعوری ج 1 ص 374)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خالاون
تصویر خالاون
یونانی جو رومی از گیاهان جورومی علس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خامالا
تصویر خامالا
یونانی بژ مهره (حرباء)، مازریون از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حاما لاون
تصویر حاما لاون
خاما لاون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاما لاون
تصویر خاما لاون
گیاهی است دارویی ماذریون، نوعی سوسمار حرباء
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حامالاون
تصویر حامالاون
یونانی سوسمار، مازری از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار