- خالونیت
نام یکی از ممالک تابعۀ پارت ها بوده است،
معنی خالونیت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مرزه، گیاهی بیابانی یک ساله از خانوادۀ نعناع دارای برگ های ریز و گل های کبودرنگ با طعم تند و خوشبو که در طب برای معالجۀ بعضی امراض ریه و معده به کار می رود و به عنوان سبزی خوردن مصرف می شود، اوشه، اوشن، صعتر، سعتر
بهادر و پهلوان و قوی هیکل و بلندقد و پهلوان نامی، (از ناظم الاطباء)، پهلوان شجاع و مرد دلاور، (از شعوری ج 2 ورق 444 الف)، سلوک عاشقان، (ناظم الاطباء)، شیوۀ خوبان، (شعوری ج 2 ورق 444 الف)، اما این معانی مخصوص این دو فرهنگ است و جای دیگر دیده نشد، (یادداشت لغت نامه)
رجوع به غالیس شود
(لُ)
لغت نامه دهخدا
نام خلیج ترم است. (ایران باستان ص 1114 و 1191). به یونانی آن را تسالونیک گویند. شهری است از یونان در انتهای خلیج سالونیک که بوسیلۀ دریای اژه تشکیل شده است. دارای 216800 تن سکنه است. بندری است بسیار فعال و تجارتی در کنار مجمع الجزایر
(نی یَ)
لغت نامه دهخدا
دزی آن را نوعی پیچه و روبنده حدس زده است که در آن تردید دارد سندش این جمله است. فتزینت باحسن الزینه و ارخت علی عینیها خاقونیه. (از فرهنگ دزی ج 1 ص 346)
(لُ)
لغت نامه دهخدا
مأخوذ از فرانسه و در کتب علمی متداول است. شعبه ای ازگیاهان و شامل تمام گیاهانی است که جهاز رویندگی آنان به یک تال منحصر میگردد. فرهنگستان ایران ’ریسه داران’ را بجای این کلمه انتخاب کرده است. رجوع به ریسه داران و واژه های نو فرهنگستان ایران (تا پایان سال 1319 هجری شمسی) ص 106 شود
