نام علی بن ابیطالب (ع). (شرفنامۀ منیری) : گر او رفتی بجای حیدر گرد برزم شاه گردان عمرو عنتر نش آهن درع بایستی نه دلدل نه سرپایانش بایستی نه مغفر. دقیقی. این سنیان که سیرتشان بغض حیدر است حقا که دشمنان ابوبکر و عمرّند. ناصرخسرو. داور مهدی سیاست مهدی امت پناه رستم حیدرکفایت حیدر احمدلوا. خاقانی
نام علی بن ابیطالب (ع). (شرفنامۀ منیری) : گر او رفتی بجای حیدر گرد برزم شاه گردان عمرو عنتر نش آهن درع بایستی نه دلدل نه سرپایانش بایستی نه مغفر. دقیقی. این سنیان که سیرتشان بغض حیدر است حقا که دشمنان ابوبکر و عمرّند. ناصرخسرو. داور مهدی سیاست مهدی امت پناه رستم حیدرکفایت حیدر احمدلوا. خاقانی
اینجا، در اینجا اکنون، زمان یا لحظه ای که در آن هستیم، این زمان، این هنگام، همین دم، در این وقت، فعلاً، حالیا، اینک، ایمه، الحال، همیدون، حالا، الآن، بالفعل، عجالتاً، ایدون، نون، فی الحال، کنون، همینک
اینجا، در اینجا اَکنون، زمان یا لحظه ای که در آن هستیم، این زمان، این هنگام، همین دم، در این وقت، فِعلاً، حالیا، اینَک، اِیمِه، اَلحال، هَمیدون، حالا، اَلآن، بِالفِعل، عِجالَتاً، ایدون، نون، فِی الحال، کُنون، هَمینَک
ابوالحسن فقیه داودی. از اخیار علماء و دانشمندان و با ابن الندیم معاصر و دوست بوده است. رجوع به فهرست ابن الندیم چ مطبعۀ رحمانیۀ مصر ص 307 شود لقب علی بن ابیطالب (ع) : انا الذی سمتنی امی حیدره ضرغام آجام و لیث قسوره. (منسوب بحضرت علی (ع))
ابوالحسن فقیه داودی. از اخیار علماء و دانشمندان و با ابن الندیم معاصر و دوست بوده است. رجوع به فهرست ابن الندیم چ مطبعۀ رحمانیۀ مصر ص 307 شود لقب علی بن ابیطالب (ع) : انا الذی سمتنی امی حیدره ضرغام آجام و لیث قسوره. (منسوب بحضرت علی (ع))
سیاهی چشم. (مهذب الاسماء). سیاهی دیده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ج، حنادر. (منتهی الارب) (آنندراج). و در آن هشت لغت دیگر آمده: حندور. حندوره. حندوره. حندوره. حندیر. حندره. حندور. حندیره، هو علی حندر عینه و حندره عینه، او گرانست بروی چنانکه از کینه بسوی او دیدن نتواند. (منتهی الارب)
سیاهی چشم. (مهذب الاسماء). سیاهی دیده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ج، حنادر. (منتهی الارب) (آنندراج). و در آن هشت لغت دیگر آمده: حُندور. حُندورَه. حِندَورَه. حِندورَه. حندیر. حندره. حِندَور. حندیره، هو علی حندر عینه و حندره عینه، او گرانست بروی چنانکه از کینه بسوی او دیدن نتواند. (منتهی الارب)
رفتار متکبر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج) ، حمار حیدی و حیّد، خر که برجهداز سایۀ خود بشادی. هیچ مذکری جز این کلمه بر وزن فعلی ̍ نیامده است. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
رفتار متکبر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج) ، حمار حیدی و حَیِّد، خر که برجهداز سایۀ خود بشادی. هیچ مذکری جز این کلمه بر وزن فَعَلی ̍ نیامده است. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه شهرستان بیرجند. ناحیه ای است کوهستانی و معتدل. دارای 100 تن سکنه است. محصولاتش غلات و میوه. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه شهرستان بیرجند. ناحیه ای است کوهستانی و معتدل. دارای 100 تن سکنه است. محصولاتش غلات و میوه. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان انگالی بخش برازجان شهرستان بوشهر. در ساحل جنوبی رود حله. ناحیه ای است واقع در جلگه و گرمسیری. دارای 182تن سکنه است. محصولاتش غلات و صیفی جات. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان انگالی بخش برازجان شهرستان بوشهر. در ساحل جنوبی رود حله. ناحیه ای است واقع در جلگه و گرمسیری. دارای 182تن سکنه است. محصولاتش غلات و صیفی جات. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
مولانا حیدری، از شاعران و از اهل تبریز است. مردی خوش صحبت بود بارها بهندوستان مسافرت کرد. صحبت وی از شعرش گرمتر بود. او راست: همچو آتش نالۀ خونین دلان دردمند بیشتر دارد اثر هرچند میگردد بلند. درکشور هند شادی و غم معلوم در عالم غم خاطر خرم معلوم... رجوع به تذکرۀ مجمعالخواص ص 217 شود
مولانا حیدری، از شاعران و از اهل تبریز است. مردی خوش صحبت بود بارها بهندوستان مسافرت کرد. صحبت وی از شعرش گرمتر بود. او راست: همچو آتش نالۀ خونین دلان دردمند بیشتر دارد اثر هرچند میگردد بلند. درکشور هند شادی و غم معلوم در عالم غم خاطر خرم معلوم... رجوع به تذکرۀ مجمعالخواص ص 217 شود
منسوب به حیدر که نامی است علی بن ابیطالب (ع) را. رجوع به حیدر شود: الحمدﷲ که این مدعی خود نه عمری است و نه حیدری. (نقض الفضایح). - مذهب حیدری، مذهب شیعه که منسوب است به علی بن ابیطالب (ع) : حذر کن ز عام و ز گفتار خام گرت میل زی مذهب حیدری است. ناصرخسرو
منسوب به حیدر که نامی است علی بن ابیطالب (ع) را. رجوع به حیدر شود: الحمدﷲ که این مدعی خود نه عمری است و نه حیدری. (نقض الفضایح). - مذهب حیدری، مذهب شیعه که منسوب است به علی بن ابیطالب (ع) : حذر کن ز عام و ز گفتار خام گرت میل زی مذهب حیدری است. ناصرخسرو
مقابل نعمتی. منسوب به حیدر، پیرو قطب الدین حیدر یکی از عرفای نامی ایران متوفی به سال 618 هجری قمری - جنگ حیدری و نعمتی، جنگی و بحث و جدلی میان پیروان این دو عارف. رجوع به فرهنگ فارسی معین شود. دو دستۀ حیدری و نعمتی در غالب شهرهای ایران بودند و در همه سال خاصه در عاشورا با یکدیگر بجنگهای سخت میپرداختند. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به نعمتی شود. - طایفۀ حیدری، مقابل طایفۀ نعمتی، پیروان شاه نعمت اﷲ
مقابل ِ نعمتی. منسوب به حیدر، پیرو قطب الدین حیدر یکی از عرفای نامی ایران متوفی به سال 618 هجری قمری - جنگ حیدری و نعمتی، جنگی و بحث و جدلی میان پیروان این دو عارف. رجوع به فرهنگ فارسی معین شود. دو دستۀ حیدری و نعمتی در غالب شهرهای ایران بودند و در همه سال خاصه در عاشورا با یکدیگر بجنگهای سخت میپرداختند. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به نعمتی شود. - طایفۀ حیدری، مقابل ِ طایفۀ نعمتی، پیروان شاه نعمت اﷲ