- حیاکت
- بافتن، بافندگی جولاهی
معنی حیاکت - جستجوی لغت در جدول جو
- حیاکت ((کَ))
- بافتن، بافندگی، جولاهی
- حیاکت
- بافتن، بافندگی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بافتن بافندگی جولاهی، خرامیدن
حفظ کردن، نگاهداری
جمع کردن
فراهم کردن و به دست آوردن، گرد آوردن، جمع کردن
حفظ کردن، نگه داری کردن، تعهد کردن، پاسداری، نگه داری
زندگی
بافتن جامه
عمر، زیست، زندگانی
زیستن، زنده بودن، مقابل ممات، زندگی
حیه ها، زنده ها، مارها، افعی ها، جمع واژۀ حیه
فرانسوی از ریشه هلندی گشتناو