جدول جو
جدول جو

معنی حکو - جستجوی لغت در جدول جو

حکو
(تَ صَوْ وُ)
حکایت کردن. بازگفتن. نقل کردن. (منتهی الارب). حدیث کردن. و این لغتی است در حکایت. (اقرب الموارد). رجوع به حکایه شود
لغت نامه دهخدا
حکو
حکایت کردن، باز گفتن، حدیث کردن، نقل کردن
تصویری از حکو
تصویر حکو
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حکومت
تصویر حکومت
حکم دادن، فرمان دادن، در علوم سیاسی فرمانروایی کردن بر یک شهر یا کشور و اداره کردن شئون اجتماعی و سیاسی مردم
حکومت عادله: حکومتی که اساس آن بر عدالت باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حکومت عادله
تصویر حکومت عادله
حکومتی که اساس آن بر عدالت باشد
فرهنگ فارسی عمید
(حُ)
سستی در عمل. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از حکوف
تصویر حکوف
سستی در عمل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حکومه
تصویر حکومه
داوری میانجگری، فرمانروایی فرماندهی، شهر
فرهنگ لغت هوشیار
فرمانداری، استانداری منسوب و مربوط بحکومت، فرمانداری استانداری دار الحکومه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حکومت نشین
تصویر حکومت نشین
پایتخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حکومت
تصویر حکومت
قضاوت کردن، داوری کردن، حکم راندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حکومت عادله
تصویر حکومت عادله
قیمت حکومتی که اساس آن بر عدل باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حکومت
تصویر حکومت
((حُ مَ))
حکم دادن، فرمان کردن، فرمانروایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حکومتی
تصویر حکومتی
درباری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حکومت
تصویر حکومت
سالاری، فرمانروایی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حکومت ثروتمندان
تصویر حکومت ثروتمندان
Plutocracy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از حکومت توده ای
تصویر حکومت توده ای
Mobocracy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از حکومت دینی
تصویر حکومت دینی
Theocracy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از حکومت کردن
تصویر حکومت کردن
Govern, Reign
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از حکومت ثروتمندان
تصویر حکومت ثروتمندان
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از حکومت توده ای
تصویر حکومت توده ای
mobokracja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از حکومت دینی
تصویر حکومت دینی
teokracja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از حکومت کردن
تصویر حکومت کردن
rządzić, panować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از حکومت ثروتمندان
تصویر حکومت ثروتمندان
плутократія
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از حکومت توده ای
تصویر حکومت توده ای
мобократія
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از حکومت دینی
تصویر حکومت دینی
теократія
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از حکومت ثروتمندان
تصویر حکومت ثروتمندان
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از حکومت کردن
تصویر حکومت کردن
керувати , панувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از حکومت توده ای
تصویر حکومت توده ای
Mobokratie
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از حکومت دینی
تصویر حکومت دینی
Theokratie
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از حکومت کردن
تصویر حکومت کردن
regieren, herrschen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از حکومت ثروتمندان
تصویر حکومت ثروتمندان
плутократия
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از حکومت توده ای
تصویر حکومت توده ای
мобократия
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از حکومت دینی
تصویر حکومت دینی
теократия
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از حکومت کردن
تصویر حکومت کردن
править
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از حکومت کردن
تصویر حکومت کردن
治理 , 统治
دیکشنری فارسی به چینی