حوه (حُوْ وَ) سرخی که بسیاهی زند. سیاهی مایل به سبزی و سرخی مایل به سیاهی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، رنگ سمرۀ لب. (اقرب الموارد) ، حوهالوادی، جانب وادی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ادامه... سرخی که بسیاهی زند. سیاهی مایل به سبزی و سرخی مایل به سیاهی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، رنگ سمرۀ لب. (اقرب الموارد) ، حوهالوادی، جانب وادی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا