جدول جو
جدول جو

معنی حومسیس - جستجوی لغت در جدول جو

حومسیس
(حَ مَ)
لاغر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). مهزول. (متن اللغه)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حوردیس
تصویر حوردیس
(دخترانه)
حور (عربی) + دیس (فارسی) آنکه چون حور زیباست
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حوردیس
تصویر حوردیس
زیبا مانند حور، برای مثال چه قدر آورد بندۀ حوردیس / که زیر قبا دارد اندام پیس (سعدی۱ - ۱۴۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سوسیس
تصویر سوسیس
نوعی خوراک که از گوشت چرخ کرده، ادویه و مواد دیگر تهیه شده و داخل پوشش پلاستیکی به شکل استوانه عرضه می شود
فرهنگ فارسی عمید
محمد بن زکریای رازی در حاوی گوید حاسیس داروئی فارسی است و به گفته حورفیه ؟ حاسیس از فربیون قوی باشد و محرق است و قی ٔباکثار تولد کند و بی مزه است و آن کس را که دردی سخت بود، و درهمی از آن بیاشامد چیزی چون خون قی کند لیکن آن خون نبود و درد او آرامش پذیرد و بیش از یک درهم آن کشنده است و صاحب کتاب منهاج گوید اصلاح آن بلبن حلیب و ماءالشعیر و جلاب و سویق جو ببرف آمیخته و دوغ گاو و قرص کافور کنند، (ابن البیطار ج 2 ص 3)
لغت نامه دهخدا
(حَ سا)
شتران بسیار. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(حَ)
دلاور. (منتهی الارب). شجاع، شدید. (اقرب الموارد) ، مرد سخت و درشت. (منتهی الارب) ، تنور. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
ولایتی است بین انطاکیه و طرسوس، (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
به قول مؤلف حاوی فقاح اذخر است، فقاح اذخر، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
ناحیه ای است به اران، (منتهی الارب)، نام ناحیه ای به اران میان بردعه و دبیل، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(حِ مِ)
دهی است از دهستان تیرچایی بخش ترکمان شهرستان میانه. کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 708 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، نخود، عدس و بزرک است و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(حَ)
مهزول. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
داروئی هندی یا ارمنی است، و گویند آن شیری شیرین است در فربیون، (تذکرۀ ضریر انطاکی ج 1 ص 116)
لغت نامه دهخدا
حورمانند، شبیه حور:
چه قدر آورد بندۀ حوردیس
که زیر قبادارد اندام پیس،
سعدی
لغت نامه دهخدا
(صَکْوْ)
مس. سودن. رجوع به مس ّ شود
لغت نامه دهخدا
فرانسوی جرغند مبا روده گند را کنند مبا بود آن نیز روزی غربا (یحیی کاشی) روده ای که از قیمه گوشت خوک ادویه زده انباشته باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حاسیس
تصویر حاسیس
حسن یوسف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حسیس
تصویر حسیس
کشته مرده، آواز نرم، آوای آتش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حمیس
تصویر حمیس
شجاع، دلاور، شدید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسیس
تصویر مسیس
سودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جواسیس
تصویر جواسیس
جمع جاسوس
فرهنگ لغت هوشیار
((سُ))
از انواع فرآورده های گوشتی است که از گوشت چرخ کرده بسیار ریز و چربی و سویا درست شده است و با روکش نایلونی استوانه ای شکل عرضه می شود
فرهنگ فارسی معین