جدول جو
جدول جو

معنی حفاره - جستجوی لغت در جدول جو

حفاره
قریه ای است از بلوکات دارالسلطنۀ هرات. و قبر شیخ بهاءالدین عمر که در هفدهم ربیع الاول سال 857 هجری قمری درگذشته است بدانجاست. رجوع به حبیب السیر چ طهران از جزو 3 از ج 3 حاشیۀ ص 227 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حجاره
تصویر حجاره
حجر، سنگ، طلا و نقره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حراره
تصویر حراره
قول، تصنیف، ترانه، وجد، طرب، شور و حال صوفیان، آوازی که دسته جمعی خوانده می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کفاره
تصویر کفاره
آنچه به وسیلۀ آن گناه را بپوشانند و جبران کنند، از قبیل روزه گرفتن و صدقه دادن، تاوان تخلف از اوامر شرع، جبران، تلافی، کفارۀ یمین مثلاً کفارۀ سوگند، عملی که برای جبران عمل نکردن به سوگند انجام دهند که عبارت است از اطعام ده مسکین یا سه روز روزه گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
کرویای دشتی دست از دروغزن بکش و نان مخور - با کرویا و زیره و آویشنش (ناصر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفاره
تصویر سفاره
آخال خاکروبه، ریزی موی در پیشانی راهیان (مسافران)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کفاره
تصویر کفاره
آنچه بدان گناه را ناچیز نمایند از صدقه و روزه و مانند آن
فرهنگ لغت هوشیار
کلاه زره زیر خودی، پوشه پوشاننده، سراغوچ سراغج گیسو پوش چوخای ترسا چوخای کشیش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عفاره
تصویر عفاره
فرو مایگی، پلیدی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزاره
تصویر حزاره
سبوسه از بیماری ها دلسوزه
فرهنگ لغت هوشیار
آواز آب، نام گونه ای ترانه که مردمان سرایند و خوانند سرودک قول نصنیف ترانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حافره
تصویر حافره
نخست آفرینش نخست آفرینش خرد را شناس (فردوسی)، راه رفته، گودال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صفاره
تصویر صفاره
سوت پژمرده گیاه زرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حجاره
تصویر حجاره
جمع حجر سنگها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفاره
تصویر خفاره
مزد نگهبانی، پیمان، زینهار (امان)، نگهبانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حضاره
تصویر حضاره
شهر نشینی آبادانی شهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حماره
تصویر حماره
ماده خر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حقاره
تصویر حقاره
خواری خردی زبونی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حفاده
تصویر حفاده
مهربانی، شاد نمایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حفاری
تصویر حفاری
کولیدن کاویدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حفاصه
تصویر حفاصه
افکنده گرد آورده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حفاوه
تصویر حفاوه
مهربانی نوازش، خواهش، گزافیدن، پرس و جوی، شادی نمایی
فرهنگ لغت هوشیار
گور کنده گودال کنده، کاویده، چاه، گریچه (نقب زیرزمین) گودال مغاک، قبر گور، جمع حفایر (حفائر)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کفاره
تصویر کفاره
((کَ فّ رِ))
صدقه، چیزی که با آن گناه را جبران کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حجاره
تصویر حجاره
((حِ رِ))
جحجر، سنگ ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حفیره
تصویر حفیره
((حَ رِ))
گودال، مغاک، قبر، گور، جمع حفایر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حفاری
تصویر حفاری
Excavation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کفاره
تصویر کفاره
Atonement
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کفاره
تصویر کفاره
expiação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از حفاری
تصویر حفاری
раскопки
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از حفاری
تصویر حفاری
Ausgrabung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کفاره
تصویر کفاره
Sühne
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کفاره
تصویر کفاره
zadośćuczynienie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از حفاری
تصویر حفاری
розкопки
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کفاره
تصویر کفاره
искупление
دیکشنری فارسی به روسی